سامان‌دهی پژوهش‌های دینی در گفتگو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر مسعود آذربایجانی، قائم مقام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه

۲۱ اسفند ۱۳۸۹ | ۱۳:۵۳ کد : ۲۵۵۷۲ اخبار
تعداد بازدید:۴۸۵

گفتگوی پایگاه اطلاع‌رسانی دین‌پژوهان (دیپنا) با حجت‌الاسلام‌والمسلمین دکتر مسعود آذربایجانی، قائم مقام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه پیرامون سامان‌دهی پژوهش‌های دینی

 

 لطفا برداشت خود را از مفهوم «سامان‌دهی فعالیت‌های دین‌پژوهی» بیان بفرمایید.

 در پرسش شما، دو واژه وجود دارد که هر دو به نحوی، مهم است و باید توضیح داده شود؛ یکی واژه «سامان‌دهی‌» و دیگری، اصطلاح «دین‌پژوهی».

مقوله دین‌پژوهی را می توان در چند محور خلاصه کرد که یک محور، مباحث درون‌دینی است و محور دیگر، مباحث برون‌دینی. در بخش درون‌دینی، هسته اصلی دین‌پژوهی در سه مقوله اساسی، قابل تبیین است. آن سه مقوله عبارتند از: «فقه»، «کلام» و «اخلاق». از این سه بخش، با عناوینی چون مناسک دینی، عقاید دینی و اخلاقیات دینی نیز می توان نام برد. همچنین یک سری دانش‌هایی داریم که این سه بخش را پوشش می دهند؛ مثل دانش تفسیر که هم عقاید دینی و هم اخلاقیات دینی را بیان می کند؛ یا دانش اصول فقه که برای به دست آوردن احکام فقهی، به کار گرفته می‌شود. همچنین دانش‌های دیگری چون رجال، درایه و ... که به عنوان ابزارهای درون دینی سه محور اساسی فوق، مطرح هستند.

بخش دوم نیز که دین پژوهی با نگاه برون دینی است، شامل علومی می شود که از بیرون به دین، نگاه می کند و می توان از آن ها در راستای فهم دین، کمک گرفت. این بخش نیز دارای چند محور اساسی است:

1-  فلسفه دین با همه شاخه ها و فروعات خود، مثل فلسفه تحلیلی، فلسفه قاره‌ای، فلسفه دین، معرفت‌شناسی، هستی شناسی و ...؛

2- روان‌شناسی دین، که نوعی نگاه روان‌شناختی به پدیدارهای دینی است؛ به این معنا که از همه ظرفیت های روان‌شناسی برای تجزیه و تحلیل مفاهیم، آموزه ها و پدیدارهای دینی استفاده شود. پدیدارهای دینی، اعم از سه محور مناسک، عقاید و اخلاقیات دینی است.

3- جامعه‌شناسی دین، که نگاه جامعه‌شناختی به پدیدارهای دینی دارد. از این نگاه نیز می توان از تمام ظرفیت‌های جامعه‌شناختی برای پدیدارهای اجتماعی دین، استفاده کرد.

4- دین شناسی تطبیقی، محور چهارم نگاه برون دینی به مقوله دین پژوهی است. از این نگاه، به ادیان به صورت تطبیقی می‌پردازیم و به مقایسه ادیان با همدیگر، توجه می کنیم. از این نگاه، همچنین می توانیم امتیازات دین خود را نسبت به ادیان دیگر، بیان کنیم.

5- تاریخ ادیان نیز به عنوان محور پنجم، می تواند مطرح باشد. البته این محور، ذیل محور چهارم نیز قابل بحث است.

ما وقتی از مفهوم سامان‌دهی پژوهش‌های دینی، سخن می گوییم، می توانیم آن را در چند محور بیان کنیم:

1-  یکی از معناهای سامان‌دهی این است که باید میان محورهای اساسی دین‌پژوهی، به نحوی، توازن برقرار کنیم. به این معنا که اگر در هر یک از بخش ها، کمبود داشته باشیم، آن بخش را به وسیله دستورالعمل ها و ساز و کارهای درست، تقویت کنیم. به عنوان مثال، اگر در بخش اخلاق، کمبود داریم باید آن را جبران کنیم.

2-  معنای دوم سامان دهی این است که یک سامانه درست و فرایند آن را درست تعریف کنیم. به این معنا که از نیازسنجی شروع کنیم و تا تهیه پروپوزال، اختصاص تیم پژوهشی و تعیین افراد متخصص در زمینه‌های معین، پیش برویم.

3-  معنای سوم سامان دهی، این است که نظارت جدی ای بر خروجی های پژوهش‌های دینی داشته باشیم. این مسأله از آن جهت حائز اهمیت است که دین به لحاظ جنبه های فرهنگی و اخلاقی ای که دارد، باید خروجی‌های متناسب با زمان داشته باشد؛ چون ما با اعتقادات و ارزش‌هایی سر و کار داریم که در متن زندگی مردم، حضور جدی دارد، به همین خاطر باید یک ممیزی جدی صورت بگیرد تا خروجی های ضعیف، نداشته باشیم. اکنون متأسفانه می بینیم که در عرصه پژوهش‌های دینی، کارهای ضعیف و سست به صورت بسیار گسترده، عرضه می شود که برآیند آن ها نه تنها تقویت دین بلکه گاهی تضعیف دین نیز هست.

4- معنای چهارم سامان دهی، توزیع و تقسیم مسؤولیت است؛ به این معنا که ما باید نهادها و مؤسساتی را که کارهای دین پژوهانه انجام می دهند، شناسایی نماییم و مسؤولیت ها و وظایف آن ها را بر اساس امکاناتشان، تقسیم بندی و طبقه بندی کنیم.

5- آخرین معنای سامان دهی پژوهش دینی، تشکیل یک هسته مرکزی برای مهندسی امور دین‌پژوهی است؛ به این معنا که هسته مرکزی مدیریت سامان دهی پژوهش‌های دینی، تشکیل گردد که در امور دین پژوهی نظارت، هماهنگی و یک بانک اطلاعات و شبکه ای از ارتباطات را در اختیار داشته باشد تا از کارهای موازی، جلوگیری کند و به نیازهای اساسی و جدید بپردازد. اگر این معناهای سامان دهی، مورد توجه مسؤولان امر و نهادهای مربوط، قرار گیرند، می توان انتظار ارتقای دینی پژوهی را داشت.

 

بایدها و نبایدهای دین پژوهی

 

 از آن جا که ورود و فعالیت در هر حوزه، ملازم با زنجیره ای از بایدها و نبایدها است، لطفاً نظر خود را درباره بایدها و نبایدهای عرصه دین پژوهی و احیاناً خطوط قرمز این حوزه، بیان فرمایید.

اولاً باید در زمینه خطوط قرمز در دین پژوهی، باید بگویم که ما هیچ گونه خطوط قرمزی در عرصه علم و دانش نمی توانیم داشته باشیم. ما بر اساس برخی مبانی محکم مثل آیه «فبشر عبادی الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه»، آزادی خواهی و حقیقت طلبی در عرصه علم و دانش، نمی توانیم در عرصه دین پژوهی هیچ گونه خط قرمزی را بپذیریم. چرا که در عرصه دین پژوهی باید به عمیق ترین و خصوصی ترین لایه های این عرصه بپردازیم. البته در توزیع، انتشار و علنی کردن نتایج پژوهش‌ها باید نظارت درست صورت بگیرد. به عنوان مثال، برخی از پژوهش‌ها لازم است که برای عموم مردم و آگاهی عمومی منتشر شود، برخی نیز برای صاحب نظران و برخی نیز ممکن است فقط برای حوزویان، لازم باشد ولی برای دیگران، لازم نباشد که منتشر گردد. اما در اصل تحقیق و پژوهش، هیچ خط قرمزی پذیرفته نیست.

در زمینه بایدهای دین پژوهی، همان گونه که قبلاً نیز بیان شد، حساسیت ما در زمینه اتقان و خروجی تولیدات دین پژوهی، بیش از هر زمان دیگر باشد. به همین خاطر باید گروهی و نهادی وجود داشته باشد تا از انتشار برخی از تولیدات که به نام دین منتشر می شود، جلوگیری کند و حداقلی از اعتبار را برای پژوهش‌های دینی، وضع نماید. البته این سخن به این معنا نیست که ما نگاه های خاص سیاسی، جناحی و حتی مذهبی خاصی را در روند تولیدات پژوهش‌های دینی، وضع و اجرا کنیم؛ هدف اساسی ما این مسأله باید باشد که کارها و فعالیت های ما، روشمند باشد.

 

آسیب های عرصه دین پژوهی

 

درحال حاضر آسیب های فعالیت های دین پژوهی چه چیزهایی هستند؟

چند آسیب جدی در این زمینه وجود دارد که به صورت خلاصه آن ها را مطرح می کنم:

1-  نخسیتن آسیب، این است که ما هیچ گونه نظارتی بر افرادی که فعالیت های پژوهشی در زمینه های دینی انجام می دهند، نداریم. هر کسی به خود اجازه می دهد که با نوشتن یک کتاب و رساله، اندیشه های اسلامی را مطرح کند و معلوم نیست که آیا واقعاً آن شخص، صلاحیت انجام تحقیق و پژوهش در زمینه های دینی را دارد یا خیر؟

2- دومین آسیب نیز موازی کاری در عرصه دین پژوهی است. ما اکنون شاهد انبوهی از کارهای مشابه و موازی در حوزه علمیه قم و دیگر مراکز دین پژوهی هستیم. در بسیاری از زمینه های دینی می بینیم که کارهای تکراری، به صورت بازاری، به وفور یافت می شود، در حالی که در برخی از دیگر حوزه ها که پژوهش و تحقیق لازم دارد، کار درست و استاندارد نداریم.

3- آسیب جدی دیگری که دامن پژوهش‌های دینی را گرفته است، برخی از داده های خرافی و وهمیات افراد است که عرصه دین پژوهی وارد شده و همچنان به نام دین، منتشر می شود. در این زمینه نیز ما نیازمند یک نظارت و ممیزی جدی هستیم که به برخی از داده هایی که بنیادهای محکم دینی ندارند، اجازه نشر ندهیم.

4- آسیب چهارمی که می توان به آن اشاره کرد، نوعی جلوگیری و ممانعت از برخی از دستاوردهای دینی و پژوهش‌های عرصه دین پژوهی است که در مقابل آسیب های جدی پیش گفته، وجود دارد. به این معنا که در برخی از حوزه ها، ممانعت ها و خط قرمزهای بی جهتی نیز وجود دارد که باید برداشته شود. به دلیل حقیقت طلبی و حقیقت خواهی که در متن دین ما وجود دارد، به دلیل این که ما در پی تعمیق آموزه های دینی خود هستیم و به این دلیل که ما معتقدیم که «الاسلام یعلوا و لایعلی علیه»، جایی برای برخی ممانعت ها و خط قرمزهای بی جهت، باقی نمی ماند. بنابراین، خود این امر یکی از آسیب های جدی در عرصه پژوهش‌های دینی است. البته همان طور که گفته شد، باید در نشر و توزیع خروجی های عرصه دین پژوهی، نظارت جدی و ممیزی درست و کارشناسانه صورت بگیرد تا از برخی کارهای ضعیف و مضر به نام دین، جلوگیری شود.

5-  یکی از آسیب های موجود، عدم نیازسنجی در امور دین پژوهی است. به این معنا که ما اکنون دقیق نمی دانیم که در عرصه جهانی، چه نیازهایی و به کدام یک از حوزه ها، بیش تر نیازمند تحقیق و پژوهش هستیم؟ این مسأله، کارایی و کارامدی ما را در عرصه جهانی، به شدت کاهش داده و پایین آورده است.

6- آسیب جدی دیگری که دامن حوزه دین پژوهی را گرفته است، مشکل زبان ارائه و عرضه است. به این معنا که ما اکنون تولیدات دین پژوهی را به طور مناسب و به روز، عرضه نمی کنیم. همان گونه که تمام کالاها در دنیای امروز، نیازمند بسته بندی مطلوب و مشتری پسند است، عرصه دین پژوهی نیز نیازمند بسته بندی و عرضه مناسب تولیدات دین پژوهی است. این عرصه یکی از جدی ترین عرصه هایی است که از این جهت، آسیب پذیر است. ما اکنون کارهای خوبی در زمینه دین پژوهی داریم ولی وقتی عرضه می شوند، به طور نادرست و در سطح پایین، عرضه می گردند. البته خود عرضه تولیدات پژوهش‌های دینی، دارای چند بخش مهم است:

نخستین بخش، مربوط به ادبیات پژوهش است. به عنوان مثال، فارسی خوبی به کار نمی بریم. همچنین در زمینه زبان های دیگر مثل عربی، انگلیسی و ...، از آخرین ادبیات روز، استفاده نمی شود و غالباً از دستور زبان های قدیمی و گذشته استفاده می کنیم. این موضوع ما را دچار آسیب و ضرر می‌کند.

بحث مهم دیگر در این عرصه، مسأله ویرایش و استانداردهای نگارشی قابل قبول است که متأسفانه در کارهای دینی، کم تر به چشم می خورد.

مسأله دیگری که در این عرصه مطرح است، بسته بندی خود کتاب و محصول دینی است. به این معنا که مثلاً در حوزه کتاب و نشر کتاب، ما نتوانسته ایم با حوزه های دیگر، رقابت کنیم؛ چرا که مثل آن ها از بسته بندی جذاب و شکل و شمایل هنرمندانه، استفاده نمی کنیم.

نکته دیگر، عدم استفاده یا استفاده نامناسب از تکنولوژی و فنون هنری است که امروزه با عنوان صنایع فرهنگی از آن ها یاد می شود. ما امروزه نتوانسته ایم از عرصه های هنری و گرافیکی صحیح در راستای کارهای دینی، سود ببریم. این مسأله ما را با چالش و مشکل، مواجه می کند.

 

ظرفیت های پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در زمینه سامان دهی

 

پژوهشگاه حوزه و دانشگاه که به وسیله حضرتعالی و دیگر همکارانتان مدیریت می شود، دارای چه ظرفیت ها و توانمندی هایی در زمینه سامان دهی پژوهش‌های دینی است؟

پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، با توجه به گروه ها و هسته های پژوهشی که ایجاد کرده است، بیش تر به موضوعات علوم انسانی می پردازد. در عرصه علوم انسانی، این پژوهشگاه دارای توانایی ها و ظرفیت های خوبی است. ما هم اهداف پژوهشی و هم برنامه های پژوهشی خود را روشن کرده ایم و بر اساس برنامه های از پیش تعیین شده، حرکت می کنیم.

همچنین در بخش عرضه کتاب های درسی در عرصه علوم انسانی، ما تجارب خوبی داریم و کتاب های متعددی را در این عرصه به نشر سپرده ایم که هم اکنون مورد استفاده دانشجویان در مقاطع گوناگون قرار دارند.

در عرصه مباحث اسلامی و علوم انسانی نیز ما پروژه های زیادی را انجام داده ایم و توانایی خوبی، کسب کرده ایم. همچنین در زمینه علوم قرآنی، تاریخ اسلام و دیگر بخش های دینی، کارهای ارزشمندی به وسیله محققان و پژوهشگران ما، انجام شده است که می توانند در راستای سامان دهی پژوهش‌های دینی، بسیار مفید و کارساز باشند.

 

چشم انداز و وضعیت مطلوب دین پژوهی

 

به عنوان آخرین سؤال از محضرتان، وضعیت مطلوب و چشم انداز فعالیت‌های پژوهشی را در عرصه دین‌پژوهی، چگونه ارزیابی می کنید؟

به نظر من، واقعاً، اکنون نسبت به سی سال پیش و قبل از انقلاب، رشد قابل توجهی کرده ایم و اکنون از ظرفیت ها و پتانسیل های بسیار بالایی برخورداریم که در گذشته چنین نبودیم. اکنون ما نهادهایی به صورت بالفعل داریم که هرگز در گذشته نداشته ایم. یا هم اکنون نیروی انسانی بسیار ارزشمند، هم به لحاظ کیفی و هم به لحاظ کمی داریم که در طول تاریخ نداشته ایم. به عنوان مثال، ما در گذشته شاید یک نفر هم متخصص در زمینه هایی چون روان شناسی، جامعه شناسی، سیاست، حقوق، مدیریت، اقتصاد و ...، نداشتیم، ولی اکنون، خوشبختانه هزاران نفر می توان تنها در یک عرصه علمی، از میان حوزویان پیدا کرد. همچنین در گذشته حتی یک نفر در عرصه های علوم ابزاری، مثل فناوری اطلاعات، ارتباطات، تکنولوژی های نرم افزاری و سخت افزاری، نداشتیم، ولی امروزه هزاران نفر در حوزه های علمیه در این عرصه ها فعال هستند. مجموع این ها، ظرفیت ها و استعدادهای بسیار قابل توجهی اند که درحوزه های علمیه امروز ما، وجود دارند و به هیچ وجه نمی توان این ظرفیت ها و امکانات را نادیده انگاشت. بنابراین می توان چشم انداز خوبی را برای آینده دین پژوهی دید. البته نباید به حداقل های این عرصه ها، اکتفا کرد. بلکه باید راهبردهای کلان و کارشناسانه برای سامان دهی، تدوین شود و شورای مدیریتی برای سامان دهی تشکیل شود تا به خوبی، عرصه دین پژوهی را مدیریت کند.

 

آخرین ویرایش۰۳ تیر ۱۳۹۴

نظر شما :