نشست تخصصی «بررسی منابع شناخت معروف و منکر و مشروعیت آن» برگزار شد
به گزارش واحد خبر روابط عمومی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه نشست تخصصی «بررسی منابع شناخت معروف و منکر و مشروعیت آن» در دفتر تهران پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد.
این نشست با هدف طرح برخی از مباحث بنیادین مرتبط با این مقولات و معطوف کردن ذهن حقوقدانان، فقیهان و مسؤولان به اصل هشتم قانون اساسی برپا شد.
در ابتدای این نشست که با حضور مسؤولان ستاد احیای امر به معروف و نهی از منکر و کمیسیون حقوق بشر اسلامی و اعضای گروه حقوق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد، حجتالاسلاموالمسلمیندکتر حسین جوانآراسته به ارائه مقاله خود با عنوان «منابع شناخت معروف و منکر و مشروعیت آنها» پرداخت.
وی با اشاره به ماده 2 طرح پیشنهادی نمایندگان مجلس در مورد امر به معروف و نهی از منکر گفت: در این ماده آمده است: «معروف و منکر هرگونه فعل یا ترک فعلی است که در قوانین و مقررات و یا شرع مورد امر یا نهی قرار گرفته یا منع شده باشد».
این پژوهشگر حوزه و دانشگاه ادامه داد: از آنجا که امر به معروف و نهی از منکر متوقف بر شناخت معروف و منکر می باشد باید به این پرسش مهم پاسخ داد که تشخیص و تعیین معروف و منکر در صلاحیت چه مرجعی است و به تعبیر دیگر، برای شناخت معروف و منکر چه راههایی وجود دارد؟
وی با بیان اینکه گزینههای احتمالی در پاسخ به این سؤال، مواردی همچون عقل، سیره عقلاء، عرف، قانون، شریعت و فطرت است، ادامه داد: هر یک از گزینههای ذکر شده، برخی از ایدهها، گفتارها و رفتارها را خوب و برخی را بد میدانند. بنابراین باید بررسی شود؛ کدامیک از آنها میتوانند به عنوان مرجعی صلاحیتدار برای تعیین معروفها و منکرها قلمداد شوند؟
جوان آراسته، در ادامه سخنان خود به تبیین و تشریح هر یک از موارد مطرحشده پرداخت و در توضیح مفهوم و مراد از «عقل» گفت: منظور از عقل، عقل عملی است حکم به حسن عدل و قبح ظلم و نیز حسن مصادیق عدل ـ مانند شجاعت، کرم و علم ـ و قبح مصادیق ظلم ـ مانند دروغ، سرقت و سخنچینی ـ از سوی همین عقل صادر میشود.
وی در تعریف «سیره عقلاء» گفت: گاه در مقیاسی جهانی عقلای دنیا نسبت به برخی از امور وحدت نظر دارند. آیا سیره و روش آنها را میتوان ملاکی برای معروف بودن و منکر بودن امری دانست؟ به عنوان مثال؛ چشمپوشی از بعضی منافع شخصی به خاطر مردم، قاعده انصاف، قاعده ید و ممنوعیت غصب را میتوان احکامی عقلایی در میان همه مردم دنیا به شمار آورد؟
عضو هیئت علمی گروه حقوق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ضمن مقایسه «عرف» با سیره عقلا، محدوده آن را کوچک خواند و گفت: عرف یک منطقه،گاه با عرف منطقه دیگر متفاوت است و چه بسا به لحاظ محتوایی نیز در سطحی پایینتر از سیره عقلا قرار گیرد. به عنوان مثال اگر قاعده عدل و انصاف را قاعدهای عقلایی فرض کنیم، اموری مانند چگونگی خرید و فروش و تعیین اوزان و مقادیر و یا کمیت و کیفیت احترام به داغ دیدگان در سطوح مختلف امور عرفی به حساب میآیند.
وی، «قانون» را موارد وضعشده توسط مقام دارای صلاحیت عنوان کرد و گفت: «قانون» الزامآور بوده و ضمانت اجرا از سوی دولت دارد.
جوان آراسته، «فطرت» را نوعی خودآگاهی درونی دانست و گفت: خداوند انسان را به گونهای آفریده است که در سرشت خود «زشتی و زیبایی» و «خوبی و بدی» را تشخیص میدهد. این آگاهیها اکتسابی و بیرونی نیستند.
وی در توضیح آخرین مفهوم عنوان شده، یعنی «شریعت» گفت: مراد، شریعت اسلام است. برای احکام صادره از سوی شرع مقدس میتوان به وجوب نماز، روزه، حج و مانند اینها را مثال زد. اشاره به این دسته از احکام برای آن است که قابل درک توسط عقل یا عقلا یا عرف نیستند.
حجتالاسلاموالمسلمین دکتر جوانآراسته، در ادامه سخنان خود، با بیان اینکه به عنوان یک مسلمان، تردیدی در حجیت «شرع» نداریم، به بررسی رابطه «شرع» با دیگر منابع مطرح شده پرداخت.
وی ضمن بررسی و تشریح «رابطه شرع با عقل»، «شرع با سیره عقلاء و عرف»، «شرع با قانون» و «شرع با فطرت» چنین نتیجه گرفت: فطرت خالص و بیشائبه که تحت تأثیر عوامل بیرونی قرار نگرفته باشد، میتواند منبع خوبی برای شناخت معروف و منکر باشد و این تنها در مواردی است که نوع انسانها بر فطریبودن امری توافق داشته باشند.
عضو هیئت علمی گروه حقوق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، «شرع» را به عنوان اصلیترین منبع شناخت امر به معروف و نهی از منکر بیان کرد و گفت: در موارد اختلاف در احکام شرعی، نظر ولی امر مسلمین ملاک عمل خواهد بود.
وی با اشاره به مواردی که معروفها و منکرها در رأی فقیهان متفاوت هستند، گفت: در این حالت، با 4 گزینه «تبعیت مقلدان از فتاوای مراجع خود»، «تبعیت همه مقلدان از یک مرجع تقلید اعلم و ملاک قرار دادن رأی او در تشخیص معروف و منکرهای اجتماعی»، «تبعیت از رأی اکثریت فقیهان» و «تبعیت از رأی ولی فقیه» روبرو میشویم.
این پژوهشگر حوزه و دانشگاه با تأکید بر اینکه سه گزینه اول قابل مناقشه هستند، اظهار کرد: منطقیترین گزینه، ملاک قرار دادن رأی ولیفقیه خواهد بود. ترجیح رأی فقهی ولیفقیه بر رأی فقهی دیگران، به خاطر دارا بودن امتیاز ولایت است.
دکتر جوانآراسته در پاسخ به این سؤال که اگر در مواردی، رأی فقهی ولیفقیه با آنچه قانون مقرر کرده است، مغایرت داشته باشد، کدام مقدم است، گفت: به نظر میرسد مادامی که رأی به عنوان نظریه فقهی مطرح باشد و نه حکم حکومتی، آن چه که در قانون آمده، مقدم است.
پس از ارائه مقاله توسط حجتالااسلاموالمسلمین دکتر جوانآراسته، افراد حاضر در نشست به بیان دیدگاههای خود در مورد آن پرداختند.
ضیائی فرد، عضو کمیسیون حقوق بشر اسلامی، ضمن ارائه نکاتی در خصوص مقاله حجتالاسلاموالمسلمیندکتر جوانآراسته گفت: جایگاه امر به معروف و نهی از منکر را نیز باید در میان مردم برجسته کرد.
وی با تأکید بر ضروری کردن تأمل درباره امر به معروف و نهی از منکر، 4 سؤال را مطرح کرد و گفت: پیش از ورود به امر به معروف و نهی از منکر، ابتدا منابع شناخت معروف را باید بررسی و در مورد روشهای شناخت بحث کنیم.
وی با اشاره به اصطلاح Consious در میان حقوقدانان غربی، سؤال دوم را چنین مطرح کرد: اصطلاحی در ادبیات تخصصی حقوق مطرح است و آن «وجدان عمومی» است که غربیها با عنوان Consious از آن یاد میکنند. آیا در مباحث مربوط به امر به معروف و نهی از منکر، علاوه بر اخلاقیت، بر «وجدان» هم تأکید میشود؟
عضو کمیسیون حقوق بشر اسلامی، با تأکید بر اینکه قانون باید منطبق با وجدان عمومی باشد، در مورد سؤال سوم خود گفت: احکام شرعی لزوماً در واجبات و منهیات فقهی محدود نمیشود. اگر این چنین باشد؛ آیا هنگامی که در مورد امر به معروف و نهی از منکر صحبت میکنیم، لزوماً بر واجبات و منهیات محدود میشود و یا خود دامنه وسیعتری از جمله اخلاقیات را نیز در بر میگیرد؟
وی در مورد سؤال چهارم ادامه داد: آیا امر به معروف و نهی از منکر، منطبق با قانون است یا برای انجام این وظیفه باید بسترسازی شود؟
محلاتی، با بیان اینکه بایدها و نبایدهای قانون، لزوماً معروف و منکر نیستند، اظهار کرد: نقل یک قانون ضعیف و خلاف مصالح عموم، خود یک نوع از معروف است.
در ادامه این نشست، حجتالاسلاموالمسلمین سروش محلاتی، عضو هیئت علمی گروه حقوق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، ضمن اشاره به جایگاه عقل در امر به معروف و نهی از منکر گفت: اگر ما نگاهی بدبینانه و محدود به عقل در باب معروف و منکر داشته باشیم، به نتایج متفاوتی با نگاهی خوشبینانه به عقل، دست مییابیم.
وی با طرح این سؤال که آیا امر به معروف و نهی از منکر، یک واجب عقلی است یا یک واجب شرعی، ادامه داد: در 4 مرحله باید تکلیف عقل مشخص شود. اول اینکه؛ اساساً عقل نسبت به این تکلیف، نظری دارد و یا تنها یک امر تعبدی شرعی است؟
محلاتی، مرحله دوم را شناخت قلمروی معروف و منکر دانست و در مورد مرحله سوم گفت: باید بررسی کنیم؛ شرایط امر به معروف و نهی از منکر چیست؟ امر به معروف و نهی از منکر، یک واجب مطلق نیست، بلکه شرایطی همچون «داشتن قدرت» و «عدم مفسده» را نیز در پی دارد که عقل این شرایط را اثبات میکند.
وی، چهارمین مرحله بررسی نقش عقل در امر به معروف و نهی از منکر را چنین بیان کرد: روشهای امر به معروف و نهی از منکر، باید عقلایی و عقلپسند باشد و پرداختن به آن با هر روش و شیوهای جایز نیست. اگر محاسبهای در امر به معروف و نهی از منکر وجود نداشته باشد، همچون خوارج دچار انحراف میشویم. این فرقه انحرافی به نام امر به معروف و نهی از منکر قیام کرد و در مقابل ولی امر مسلمین ایستاد.
عضو هیئت علمی گروه حقوق پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به صفحه 74 کتاب «بایدها و نبایدها» به قلم شهید آیتالله بهشتی گفت: شهید بهشتی در این کتاب با اشاره به داستانی مربوط به عصر مشروطه و انتشار مجله «کاوه» در خارج از کشور، این سؤال را مطرح میکند که اگر عقل را در معروفها و منکرها نادیده بگیریم، چه خطری دارد؟
وی با اشاره به پاسخ آیتالله بهشتی به این سؤال گفت: شهید بهشتی میگوید؛ اگر شخص مسلمانی را از انجام کاری بازدارند و اگر وی بعدها در اعتقادات دینی خود دچار تزلزل شود، تمام خوبیها و بدیها را با یکدیگر خلط میکند و دچار التقاط میشود. این شخص میتواند شقیترین افراد باشد و شدیدترین جنایات را انجام دهد. چرا که تنها به واسطه «دین» افعال نیک و بد انسانی را انجام میداده و عقل را در این منظر نادیده گرفته است.
حجتالاسلام سروش محلاتی در پایان سخنان خود تصریح کرد: اگر «دین» از شخصی که تنها به واسطه اعتقادات به انجام معروف میپرداخته است، گرفته شود، او ملاک دیگری برای سنجش خوبی و بدی ندارد، چون جایگاه عقل را در نظر نگرفته است.
نظر شما :