اخبار حوزه و دانشگاه 21/6/88
کمیگرایی در دانشگاهها به توسعه کیفی علوم انسانی آسیب زد
سیدیحیی یثربی با اشاره به فرمایشات اخیر رهبری در دیدار با اساتید دانشگاه گفت: توسعه کمی دانشگاهها در ترویج رشتههای علوم انسانی، همانند آنچه در دانشگاه آزاد رخ داد، در جهت آسیب به توسعه کیفی این رشتهها بود.
به گزارش واحد خبر روابط عمومی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به نقل از خبرگزاری فارس، سیدیحیی یثربی با اشاره به ابراز نگرانی رهبر معظم انقلاب از رشد فزاینده گرایش دانشجویان به رشتههای علوم انسانی و کمبود اساتید مبرّز و معتقد گفت: علت عمده گرایش دانشجویان به رشته علوم انسانی بیشتر به خاطر احتمال قبولی آنها در کنکور است تا علاقمندیشان به این رشته.
وی تصریح کرد: اگر دانشجویانی که در رشته علوم انسانی تحصیل میکنند، میتوانستند در رشتههای پزشکی و مهندسی هم درس بخوانند و به دلخواه به سراغ علوم انسانی رفته بودند به این رشته کمک بسیاری میکرد، اما واقعیت چیز دیگر است.
این استاد دانشگاه با اظهار تاسف از اینکه دانشگاههای ما امروز شرایط یک دانشگاه را ندارد، اظهار داشت: به غیر از برخی دانشگاههای معتبر کشورمان که آنها هم به نوعی آسیب دیده هستند، بسیاری دیگر از واحدهای دانشگاهی به واسطه دانشگاه آزاد به ترویج رشته علوم انسانی در دوردستترین مناطق و با کمترین امکانات و کیفیت پرداختهاند.
یثربی، مشکل بزرگ رشته علوم انسانی را توسعه کمی دانشگاهها دانست و افزود: متاسفانه این توسعه کمی در جهت آسیب زدن به توسعه کیفی رشته علوم انسانی در حال حرکت است.
این عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی از دیگر مشکلات رشته علوم انسانی را تدریس برخی اساتید در دانشگاههای مختلف و حتی در شغلهای غیر از تدریس دانست و خاطرنشان کرد: این نوع کار کردن مانع از پژوهش و بهروز بودن علم و سواد استاد در رشتهای که در حال تدریس است، میشود.
وی با بیان اینکه نیاز امروز جامعه به علوم انسانی کمتر از علوم دیگر نیست، گفت: متاسفانه این رشته بسیار آسیبپذیر در حال ادامه است و باید مراکز تصمیمگیری مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی، فرهنگستان علوم و سایر مراکز سیاستگذاری در این زمینه زودتر راه حلی برای رفع این معضل پیدا کنند.
وی در ادامه مراکز سیاستگذار در این زمینه را نیز دچار مشکل چندکارگی اعضا دانست و تصریح کرد: امروز درک درستی از مشکلات علوم انسانی در این مراکز وجود ندارد و به نظر میرسد مدیریت ما آمادگی آموزش و تربیت علوم انسانی را ندارد.
*پژوهش بر پایه نقص دانایی است
یثربی در ادامه در پاسخ به این سئوال که آیا پژوهشها در رشته علوم انسانی مبتنی بر نیازهای جامعه انجام میشود یا خیر، اظهار داشت: پژوهش در عصر جدید، روح دانایی است، یعنی در دوره مدرن علمی که پژوهش نداشته باشد، مرده است.
وی در ادامه به سنت گذشته علم اشاره کرد و گفت: در گذشته دنیا براساس دیدگاه ارسطو و افلاطون و بر پایه معلومات تکیه میکرد، یعنی معلومات یک مجموعه از گزارههایی بود که از ازل تا ابد وجود داشت و هر دانشمندی مثل ابن سینا به میدان میآید به این علوم واقف بود و شاگردان باید این معلومات را از استاد خود یاد میگرفتند.
نویسنده کتاب فلسفه عرفان با اشاره به اینکه دنیا در دوره جدید حدود300 سال است که از این نوع آموزش خارج شده، تصریح کرد: اما نظام آموزشی ما هنوز به همان روش سنتی و قدیمی اداره میشود و هنوز با تکیه بر معلومات دانشمندان گذشته خود اصرار دارد.
یثربی خاطرنشان کرد: اصل پیشرفت که یکی از سه اصل مهم تجدد غرب است به انسانها یاد میدهد که هرچه از علم را اختراع کنیم باز هم علوم بسیاری برای کشف وجود دارد و نمونه آن در تکنولوژی غرب نمایان است که امروز یک گوشی موبایل تولید میشود و روز بعد نوع جدید آن به بازار میآید، اما در کشور ما این تصور که نباید منطق ارسطویی را دستکاری کرد، هنوز وجود دارد.
این نویسنده با اشاره به اینکه قرآن مجید در یک هزار و 400 سال پیش به ما یاد داد که از دانش هر اندیشمندی، دانایی و دانش بالاتری وجود دارد، افزود: اما ما با قرآن هم با منطق ارسطویی برخورد کردیم نه با ذهنیت پیشرفت جدید. پس بنابراین مشکل اصلی همین ذهنیت حاکم بر مدیریت است که درهای پژوهش را میبندد و مانع از پیشرفت میشود.
وی یادآور شد: مشکل اصلی ذهنیت، همان توسعه کمی بدون توجه به کیفیت است که جامعه امروز دچار آن شده است.
این استاد فلسفه دانشگاه، پژوهش را بر پایه نقص در دانایی دانست و گفت: اما در ذهنیت ما نقص نیست، چرا که حاضر نیستیم بگوییم اندیشه ابن سینا با ملاصدرا دچار نقص است و یا ذهن حافظ و سعدی باید بازنگری شود.
یثربی ادامه داد: وقتی با حال و هوای جدید دنیا اصل پیشرفت را قبول کردیم، آن وقت به ارزیابی سنت خود میپردازیم و با استقبال از نقد به نقاط ضعف و کاستی خود پی میبریم، چرا که نقد است که کاستی جامعه را نشان میدهد.
وی با اشاره به اینکه بعد از شناخت کاستیها باید آن را به صورت مسئله مطرح کنیم، افزود: آن وقت با مدیریت درست، مثلا 20 مسئله مطرح شده را برای ارائه راهکار درست در اختیار پژوهشگران قرار میدهیم.
او با بیان اینکه تا زمانی که اصل پیشرفت را درنیافته باشیم، سنت خود را نقض نکنیم و کاستیها را به صورت مسئله علمی در نیاوریم، پژوهش برای ما بیشتر به یک شوخی شبیه است، خاطرنشان کرد: برای تحقق این سه اصل باید از مدیریت نخبه استفاده کرد؛ به این معنی که به آنها حق اظهار نظر و مدیریت در جامعه داد، نه اینکه به دنبال نخبهپروری باشیم و ماهیانه پول یا وام به آنها بدهیم.
یثربی در پایان با اشاره به اینکه اگر مدیریت جامعه به دست غیرنخبه بیفتد، آن وقت جامعه به همان شکلی اداره میشود که در سریال مرد هزار چهره نشان داده شد، خاطرنشان کرد: مدیریت غیرنخبه موجب میشود هر فردی بدون تخصص به هر کاری بپردازد و قبول مدیریت آن فرد برای اطرافیانش نیز قابل تحمل میشود.
******************************************************
آیت الله سبحانی: عالمان علوم انسانی به همه زوایای انسان آگاهی ندارند
آیت الله «جعفر سبحانی» از مراجع عظام تقلید گفت: علما و دانشمندان علوم انسانی به همه زوایای زندگی انسان ها آگاهی و شناخت کافی ندارند.
به گزارش واحد خبر روابط عمومی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به نقل از خبرگزاری ایرنا، آیت الله سبحانی در ادامه جلسه تفسیر سوره حدید در مدرسه فقه و معارف اسلامی قم اظهار داشت: انسان شناس واقعی فقط خداست و بقیه انسان ها هیچگاه نمی توانند شناخت و درک درستی از جنبه های مختلف زندگی بشر داشته باشند.
وی افزود: با نگاهی به نظرات مطرح شده از بعضی از علما و متفکران غربی از جمله مارکس وبر در خواهیم یافت که این جامعه شناس غربی انسان را فقط از پشت عینک اقتصاد می بییند و این در حالی است که زندگی انسان فقط در اقتصاد و مسایل مادی خلاصه نمی شود.
آیت الله سبحانی ادامه داد: بعضی از متفکران دیگر نیز در عرصه علوم انسانی مانند فروید انسان را از پشت عینک مسایل جنسی وآمیزش جنسی مورد شناخت و مطالعه قرار می دهد در حالی که همه زندگی بشر صرفا پرداختن به لذایذ جسمانی نیست.
وی تصریح کرد: همه این موارد حاکی از نقص دانش و بینش علمای جامعه شناسی وعلوم انسانی از زندگی بشر است اما باید این نکته را از نظر ها دور نگه نداریم که شناخت فلاسفه هم از زندگی انسان شناخت کاملی نیست.
آیت الله سبحانی خاطرنشان کرد: یک فیلسوف انسان را یک حیوان متفکر می پندارد اما همه انسانیت به تفکرات انسان معطوف نمی شود.
وی گفت: بعضی دیگر از فلاسفه انسان را دارای احساسات زیبا قلمداد می کنند که این تعبیر و شناخت ناقصی است.
استاد حوزه علمیه قم با بیان اینکه دانشمندان علوم انسانی انسان را از زاویه خاصی مدنظر قرار می دهند و از آن طریق در مورد زندگی آن اظهار نظر می کنند، گفت: زندگی بشر دارای زوایای متعددی است که تنها خداوند متعال نسبت به آن آگاهی وشناخت دارد.
آیت الله سبحانی افزود: قوانینی که بشر آن را در جامعه به تصویب می رساند همواره دارای نواقصی است ؛ پس از مدتی بشر در می یابد که این قانون دقیق نبوده و نقص آن آشکار می شود.
وی اظهار داشت : تنها خداوند است که فطرت انسان را شناخته و از آفرینش انسان خبر و از مصالح و ضرر و زیان آن آگاهی دارد بنابر این قوانین و مقررات الهی قوانینی پیوسته وجاودانه است.
آیت الله سبحانی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اهمیت احیای معنویت در کشور آن را تنها راه رسیدن به سعادت دانست و با بیان اینکه در ممالک غربی کفه زندگی مادی از کفه زندگی معنوی سنگین تر است، خاطر نشان کرد:در زندگی مردم مغرب زمین آنچه که از همه مهمتر است فراهم بودن مواد غذایی و وسایل دیگر زندگی از جمله تفریحات است که این وضعیت فاجعه باری را برای آنها پدید آورده است.
وی با بیان اینکه بالا بردن کفه مادی در زندگی قساوت قلب را بدنبال خواهد داشت، علت اصلی انحطاط اخلاقی در جوامع غربی را فراموشی خدا و گرویدن به مادیات عنوان کرد و علت همه جنگ های بشر از جمله جنگ های جهانی اول و دوم را همین مورد دانست.
آیت الله سبحانی توجه به نهج البلاغه را به عنوان یکی از آثار گرانبهای اسلامی مورد تاکید قرار داد و اظهار داشت:این کتاب بهترین منبع برای شناخت اخلاق درست اسلامی وهمچنین درک درست و منطقی از سیاست است.
وی نامه حضرت علی (ع) به مالک اشتر را بهترین الگو در سیاست عنوان کرد.
******************************************************
رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی:
میدان ندادن به علوم انسانی درحوزه کلان سیاستگذاری از چالشهای این بخش است
نخستین نشست تخصصی «نقش علوم انسانی در توسعه فنآوری کشور» با موضوع «نقش و عملکرد مطلوب نهادهای آموزشی و پژوهشی علوم انسانی در توسعه فنآوری» در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی برگزار شد.
به گزارش واحد خبر روابط عمومی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به نقل از خبرگزاری ایسنا، در این نشست، دکتر حسینعلی قبادی، رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی با ایراد سخنانی اظهار کرد: جهاد دانشگاهی ظرفیتهای بسیار گسترده و کارآمدی دارد که به اندازه کافی از آن در کشور استفاده نمیشود. این ظرفیت بالا برآمده از بافت ایمانی و تجربه انباشته شده و تواناییهایی است که هر لحظه در حال هم افزایی میباشند و همچنین تخصصها و ساختارهایی که در جهاد دانشگاهی وجود دارد و نهادهای آکادمیک و تخصصی که جهاد توانسته بسازد که ارتباط بسیار تنگاتنگی را در عرصه نیازهای اجتماعی با سازمانها دارد.
وی با طرح این پرسش که چرا پژوهشگاه علوم انسانی به این نتیجه رسید که سلسله مباحثی را پیرامون علوم انسانی و فنآوری پیگیری کند، خاطرنشان کرد: با توجه به ایجاد قطب علمی هویت ایرانی و توسعه در پژوهشگاه و با هماهنگی دفتر مرکزی جهاد دانشگاهی این موضوع تعریف شد و تمام تواناییها را در این جهت تجمیع کردیم. علوم انسانی در کشور چندین دست مساله دارد و تنها با نگاه دانشهای درونی علوم انسانی قادر نیست هم به مشکلات خود فایق آمده و هم به کشور خدمت کند.
رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی با بیان این که مشکلات علوم انسانی در دو محور درونی و بیرونی به وجود میآید، اظهار داشت: مسایلی که به درون علوم انسانی مربوط میشود، دیدگاههای بسیار متنوعی دارد و مسایلی که از ناحیه بیرون به آن تحمیل میشود، یعنی میدان ندادنها و فقدان حوزه علوم انسانی در عرصه کلان و سیاستگذاری از جمله مشکلات در حوزه علوم انسانی است.
وی عرصه ساختارهای موجود کشور را از دیگر مشکلات در حوزه علوم انسانی دانست و افزود: ساختارها به نحوی نقش ایفا نمیکنند که تمام دانشها بتوانند آن چنان که باید نقش داشته باشند. همچنین نحوه تخصیص اعتبارات نشانگر آن است که نهادهای تصمیم سازی که باید سهم مهمی به علوم انسانی اختصاص دهند، ضعیف عمل میکنند.
قبادی در بخش دیگری از سخنانش اظهار کرد: این که میگویند علوم انسانی در کشور ضعیف است، علت نیست خود میتواند معلول هم باشد و گرنه علوم انسانی همان است که در زمان دانشمندانی چون ابن سینا و ... بود ، بنابراین ذات علوم انسانی معیوب نیست، بلکه وقتی در جای خود قرار گیرد میتواند نقش ایفا کند.
وی یادآور شد: در اولین نشست تخصصی نقش علوم انسانی در توسعه فنآوری کشور بیشتر به مساله ساختاری توجه میشود و تا 10 نشست قطعی را طراحی و برنامهریزی کردهایم.
رییس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات اجتماعی جهاد دانشگاهی تاکید کرد: ظرفیت پژوهشگاه علوم انسانی جهاد دانشگاهی بسیار زیاد بوده و مسوولان میتوانند هر چه بیشتر از این ظرفیتها استفاده کنند.
دکتر حسن بنیانیان رییس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی نیز که به عنوان سخنران اصلی در این نشست سخن میگفت، در ابتدا به تعریفی از علم پرداخت و افزود: علم یعنی کشف روابط موجود در خلقت که در واقع با کشف یک رابطهای قصد داریم مشکلی یا نیازهای زندگی را برطرف کنیم که جسمی و یا روحی است.
وی اظهار کرد: مصطلح شده که فنآوری را برای فعالیتها و کارهای صنعتی به کار میبرند و میشناسند، بنابراین فنآوری علمی است که نیازهای اجتماعی را پاسخ میدهد.
رییس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، دو مساله امروز جامعه را کندی پیشرفت و پیشرفت نامتوازن ارزیابی کرد و با اشاره به این که در جامعه مبتنی بر دین، اخلاق در جامعه باید رشد داشته باشد، اظهار کرد: رشد و گسترش علم و فنآوری، حفظ محیط زیست، استقرار متن نظام اسلامی در ساز و کارها در کنار توسعه اخلاق معنی پیدا میکند.
وی ادامه داد: مقدمه توسعه آن است که برای علم تشنگی ایجاد کنیم و این در صورتی است که مدیران تنها رهنمود میدهند و تشنگی در این زمینه دیده نمیشود.
بنیانیان با بیان این که سرعت پیشرفت کشور در این زمینه کند است، اظهار داشت: منطقا باید مدلی ایجاد کنیم که بر اساس آن با ترکیبی از نقل، عقل و علم بتوان فرهنگ ایجاد کرد.
رییس حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، خاطر نشان کرد: مقدمه مباحث حوزه علوم اجتماعی، فرد و فرهنگ است که نیازهای روحی و روانی را تامین کند.
وی ادامه داد: در حوزه فرهنگ ابتدا باید مختصات فرهنگ مطلوب را تعریف کرده و سپس اجازه داده شود که آسیب شناسی انجام شود، اما در حال حاضر کسانی که آسیب شناسی میکنند، نمی دانند که الگوی آنها از کجاست.
بنیانیان با اشاره به این که مساله اصلی آن است که در تغییرات فرهنگی جامعه مداخله صورت گیرد تا روند تحولات مثبت شود، خاطر نشان کرد: تغییرات فرهنگی جامعه باید به صورت آگاهانه انجام شود، یعنی متناسب با شخصیت فرد آگاهی داده شود، یعنی از درون تغییراتی را اعمال کنیم تا رفتاری اتفاق بیافتد، البته بسیاری نمی دانند که این نوع تغییرات با شخصیت فرد تناسب دارد یا خیر؟
******************************************************
نحوه حمایت پژوهشگاه تعلیم و تربیت از پایان نامه های دانشجویی
پژوهشگاه تعلیم و تربیت وزارت آموزش و پرورش از پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری که با محوریت دو آزمون تیمز و پلز نگاشته شود حمایت می کند.
به گزارش واحد خبر روابط عمومی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به نقل از خبرگزاری مهر، رئیس پژوهشگاه تعلیم و تربیت با اعلام این خبر افزود: گروه پژوهشی مطالعات ملی، منطقه ای و بین المللی ارزشیابی پیشرفت تحصیلی پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش در نظر دارد با توجه به انجام پنج دوره مطالعه بین المللی روند آموزشی ریاضی و علوم (Timss) و دو دوره مطالعه بین المللی پیشرفت سواد خواندن (Pirls) پژوهشهایی را در قالب مطالعات تکمیلی و ثانویه داده های این مطالعات انجام دهد.
آزمون بین المللی تیمز و پلز طی دهه گذشته برای بررسی روند آموزش در ایران برگزار می شود. در این آزمون دانش آموزان مورد سنجش قرار می گیرند.
هاجر تحریری نیک صفت ادامه داد: همچنین این پژوهشگاه از سایر موضوعات دیگر در حوزه مطالعات Timss و Pirls استقبال کند و دانشجویان تحصیلات تکمیلی نیز با انتخاب این موضوع و سایر موضوعات مرتبط از حمایت پژوهشگاه طبق ضوابط موجود برخوردار خواهند شد.
رئیس پژوهشگاه تعلیم و تربیت رقم حمایتی از دانشجویان کارشناسی ارشد را 700 هزار تومان و دکتری را یک میلیون و 500 هزار تومان عنوان کرد و گفت: همچنین پژوهشگاه از طرحهای تحقیقاتی سایر دانشجویان در این زمینه نیز حمایت مالی خواهد داشت.
تحریری نیک صفت با بیان اینکه دانشجویان می توانند طرح اولیه تحقیق خود را تا پایان سال به پژوهشگاه تعلیم و تربیت تحویل دهد، اظهار کرد: وضعیت آموزش پیش از خدمت و ضمن خدمت معلمان و نقش آن در عملکرد تحصیلی علوم، ریاضی و سواد خواندن، تعیین شاخص های کارآیی معلمان براساس عملکرد دانش آموزان، مقایسه ویژگی های دانش آموزان ومدارس با عملکرد بالا و پایین در تیمز و پرلز، شناسایی ویژگی های سئوالات پیشینیه ای با استفاده از مدل های چند ارزشی سئوال پاسخ (IRT)، رابطه بین آموزش رسمی مفاهیم ومیزان یادگیری آن در دانش آموزان ایران و سایر کشورهای شرکت کننده در تیمز و پرلز از جمله طرحهای تحقیقاتی مورد حمایت است.
******************************************************
تفکر انتقادی نیازمند دیالوگ است نه مونولوگ
استاد فلسفه دانشگاه مفید قم گفت: مبنای تفکر انتقادی بحث، نقد و گفتگو است و این میسر نمیشود مگر در یک فضای فرهنگی مناسب برای دیالوگ و نه مونولوگ.
به گزارش واحد خبر روابط عمومی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به نقل از خبرگزاری مهر، دکتر محمد تقی چاوشی در پاسخ به این سؤال که جامعه ما تا چه اندازه به نقد و تفکر انتقادی برای توسعه همهجانبه نیاز دارد؟ و فلسفه تاچه اندازه به بهبود تفکر انتقادی در جامعه کمک میکند؟ گفت: تفکرانتقادی معانی متعددی دارد. متبادر از تفکر نقادانه معنای کانتی آن است که در آن نقادی با امر استعلایی گره میخورد و باید در این بستر فهم شود.
وی افزود: نقادی در تفکر کانت تعیین حدود و ثغور خرد در کسب معرفت است و البته توجه داشته باشیم که همین تعیین حدود هم کار خرد است. حال با تفکر نقادی کانت حیطه شناخت و معرفت بشر روشن و بر غنای اومانیته و سوبژکتیویته بیش از هر دورهای افزوده میشود و توسعه به معنی غربی آن بنیادی جز این ندارد . این معنای اول تفکر انتقادی و ربط آن با توسعه است.
این استاد فلسفه دانشگاه مفید قم تصریح کرد: اما گاهی تفکرنقدی میگویند و مراد بررسی پیشفرضهای یک تفکر است که در اینگونه مباحثات به اقسام مغالطات و نحوه شناخت و راههای پرهیز از آنها توجه میدهند. این تفکر انسان را از آنچه موجب کجی در اندیشه و پذیرش سادهلوحانه مدعیات میشود آگاه میسازد. توجه به این امر از نشر و اشاعه اقوال و مدعیات متکی به اوتوریته نهادهایی خاص میکاهد و باعث ارتقای فرهنگ جامعه میشود.
وی افزود: در این مورد اگر بنیاد رشد جامعه را فرهنگ بدانیم (نه اقتصاد و نه مناسبات قدرت و امثال اینها ) بیشک به توسعهای در خور میانجامد. اما معنای دیگری که در این زمینه میتوانم به آن اشاره کنم برگرفته از ویژگیهای پنجگانهای است که هوسرل در کتاب "بحران" خود برای فرهنگ غربی برمیشمارد. به نظر هوسرل از جمله ویژگیهای فرهنگ غرب کرتیکال بودن آن است یعنی این خصلتی است منحصر به فرهنگ غرب که خط قرمز ندارد و نمیشناسد.
این محقق حوزه فلسفه اظهار داشت: غرب درطول تاریخ با نقادی پی درپی خود پیش آمده است. در این مورد هم توسعه به معنای غربی آن و یقیناً بر مبنای سوبژکتیویته پا گرفته است. از اینها که بگذریم ممکن است مراد ازتفکر انتقادی بحث، نقد و گفتگو باشد که این میسر نمیشود مگر در یک فضای فرهنگی مناسب برای دیالوگ و نه مونولوگ. دیالوگ بهگونهای نیست که ما بتوانیم به فرهنگ یک جامعه تحمیل کنیم. دیالوگ باید خصلت بنیادین یک فرهنگ باشد.
وی افزود: در این میان فلسفه تنها کاری که میتواند بکند آن است که ما را از وضع فرهنگ خودمان آگاه سازد. آیا ما فرهنگی غربی داریم تا توسعه آن منوط به بارور کردن اومانیسم باشد؟ آیا ما فرهنگی منولوگ داریم و یا فرهنگی که اجازه گفتگو و دیالوگ میدهد؟ این پرسشها با فلسفه پاسخ داده میشوند؟
چاوشی در پاسخ به این سؤال که نهادهای علمی چگونه میتوانند به رشد تفکر انتقادی در جامعه کمک کنند؟ گفت: تا مراد از انسانی که در فضای فرهنگ ایرانی- اسلامی پا گرفته است روشن نشود و روشن نشود که ما در کدام فرهنگ زیست می کنیم با توجه به عرایض بالا، هیچ نهادی علمی قادر نیست به توسعه جامعه مدد برساند.
******************************************************
نگاهی به فعالیت های مؤسسه فلسفه انگلستان
مؤسسه فلسفه انگلستان با هدف آموزش فلسفه و همگانی کردن فلسفه سعی دارد که که تفکر فلسفی را به امری همگانی تبدیل نماید.
به گزارش واحد خبر روابط عمومی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به نقل از خبرگزاری مهر، این مؤسسه با چاپ نشریات فلسفی از جمله "تفکر: فلسفه برای همه" هدف خود را بر آموزش همگانی تفکر فلسفی بنیان نهاده است.
جذب نوجوانان و علاقهمند سازی آنها با مباحث فلسفی و تغییر این دیدگاه که فلسفه امری بیهوده است، از جمله اهدافی است که مؤسسه پیگیری میکند.
مؤسسه در میان اهداف گوناگونی که دارد این رسالت را نیز متعهد است که مطالعات فلسفی را گسترش دهد و آنرا در تمام نقاط دنیا بگستراند.
بر اساس مطالعهای که مؤسسه انجام داده بهترین زمان برای آموزش فلسفه به نوجوانان و جوانان سنین 16 تا 19 سال است.
این مؤسسه از سال 1997 به بعد دورههای فلسفی را برای دانش آموزان مدارس تدارک دیده و از مطالعات و طرحهای فلسفی حمایت میکند و آن را تأمین مالی مینماید. در این مرحله، مؤسسه این دورهها را برای 10 مدرسه به اجرا گذاشت که طی سالهای بعد ان را گسترش داد.
مؤسسه این طرح را برای دانشآموزان سنین 16 تا 19 سال که بعضاً هیچ زمینه و مطالعه فلسفی نداشتند به اجرا گذاشت و در آن مباحثی چون زیبایی شناسی، اخلاق، ماهیت دانش، اراده آزاد (اختیار) تدریس میشد.
این مؤسسه دو نشریه را به چاپ میرساند که عبارتند از: نشریه "تفکر: فلسفه برای همه" و فصلنامه "فلسفه".
نشریه "تفکر: فلسفه برای همه" به منظور همگانی کردن تفکر فلسفی از سوی این موسسه هر چهار ماه یک بار به چاپ میرسد.
نشریه "فلسفه" نیز از سوی این موسسه به صورت فصلنامه و با همکاری دانشگاه کمبریج منتشر میشود. متفکران و صاحبنظران بهنامی چون راجر اسکروتن، مایکل دامت، پیتر هکر و جاناتان بنت با این نشریه همکاری دارند.
******************************************************
"مروری بر فلسفه" منتشر شد
فصلنامه "مروری بر فلسفه" از سوی انتشارات دانشگاه دوک منتشر شد.
به گزارش واحد خبر روابط عمومی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به نقل از خبرگزاری مهر، این نشریه یکی از مهمترین نشریات درباره فلسفه با محوریت فلسفه تحلیلی است که از سال 1892 به طور مرتب منتشر شده است.
این نشریه یکی از معتبرترین نشریات در سنت فلسفه تحلیلی به شمار میرود و برخی از مقالات و مطالب مندرج در آن به عنوان آثار کلاسیک این حوزه مطرح هستند.
این نشریه علاوه بر مقالات تحلیلی به معرفی و نقد کتاب نیز میپردازد و از این حیث از معدود نشریاتی است که به معرفی و نقد کتاب میپردازد.
"عینیت ادراکی" اثر تیلور بورگ، "درباره گزارههای شرطی" اثر آنتونی گیلیز و "درباره اخلاق ارسطو" اثر جیمز ویلبردینگ از جمله موضوعاتی هستند که در این شماره از نشریه مورد بررسی قرار گرفته اند.
کتابهای "ارسطو" و "بررسی آرای سنکا" به ترتیب توسط گابور بتق و ای.لانگ در این شماره بررسی شده اند .
******************************************************
"توحش و تمدن" منتشر شد
کتاب "توحش و تمدن" اثر برنارد وازرشتاین از سوی انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شد.
به گزارش واحد خبر روابط عمومی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به نقل از خبرگزاری مهر ، این کتاب به بررسی تاریخ معاصر اروپا از سال 1914 میلادی تا دوران حاضر میپردازد.
در این اثر، وازراشتاین به تحلیل این دوران تاریخی میپردازد. او این دوران را تلفیقی از توحش و تمدن میداند که در آن بیرحمی و شفقت، رشد علمی و توسعه علمی و کوته بینی فکری وجود داشته است.
او اعتقاد دارد در این دوران شاهد توسعه و گسترش امپراطوری از یک طرف و اضمحلال آن از سوی دیگر هستیم. در این دوران از یک سو شاهد سرکوبگری تمامیتخواهانه هستیم و از سوی دیگر شاهد رشد آزادیهای فردی.
نویسنده در این کتاب مسایل سیاسی، دیپلماتیک، تاریخ نظامی را به همراه توسعه اقتصادی، اجتماعی و دموگرافیک مورد بررسی قرار میدهد.
نویسنده در این کتاب موضوع کمونیسم و گسترش آن در اروپای شرقی و روند سقوط آنرا مورد توجه قرار میدهد.
این کتاب در 928 صفحه و در 20 فصل سامان یافته است.
اروپا در سال 1914، ارپا در جنگ 1914 تا 1917، اروپای انقلابی، رکود و وحشت سالهی 1929 تا 1936 از جمله موضوعاتی هستند که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است.
اروپا در دوران هیتلر، اروپا پس از جنگ جهانی دوم و اروپا پس از سقوط کمونیسم در سالهای 1991 تا 2007 میلادی سایر موضوعاتی هستند که در این کتاب مورد اهتمام نویسنده بوده است.
برنارد وازرشتاین استاد تاریخ در دانشگاه شیکاگو است.
نظر شما :