54- فصلنامه روش شناسی علوم انسانی، علمی-پژوهشی، سال چهاردهم، شماره پنجاه و چهار
1- علم دینی از منظر آیت الله جوادی آملی حجتالاسلام دکتر احمد واعظی
چکیده
دیدگاه استقلال دو حوزهی علم و دین از یکدیگر بر آن است تا از یک سو به تعارض این دو حوزهی معرفتی پایان دهد و از دیگر سو، بر نقش علم در اداره عرصههای غیر اختصاصی دین تأکید ورزد. استاد جوادی آملی جداانگاری علم و دین را محصول تصوری ناصواب از علم و دین، و تبیین نسبت واقعی علم و دین را در گرو تعیین جایگاه عقل در درون هندسه معرفت دینی میدانند. در این دیدگاه عقل، همگام با قران و سنت، تأمینکنندهی معرفت دینی است و از این رو، معرفت عقلانی و دانش علمی از قلمرو معرفت دینی بیرون نبوده و هرگز در مقابل دین قرار نمیگیرد. در این دیدگاه عقل، در برابر نقل، قرار میگیرد، نه در برابر دین. از اینرو، از این منظر، علم یکسره دینی شده و چیزی به نام علم غیر دینی وجود نخواهد داشت.
این مقاله بر آن است تا ضمن برشمردن ارکان، مبادی و پیشفرضهای این نظریه، به کارکرد آن در تصویر علم دینی و اسلامی کردن علوم بپردازد.
2- ارزیابی پارادایمی انسان به عنوان عنصر اساسی در طراحی پارادایم الهی دکتر محمدتقی ایمان
چکیده
اگرچه بالاترین سطح معرفت از انسان، معرفت فلسفی اوست، ولی انسان به عنوان یک واقعیت اجتماعی زمانی قابل درک تجربی است که معرفت فلسفی بتواند به سطح پارادایمی و پس از آن به سطح معرفت علمی نازل گردد. در این بین پارادایم، مجموعه گفتارهای منطقی است که در ارتباط بینالاذهانی اندیشمندانی مورد پذیرش جامعه علمی قرار میگیرد و به سؤالات اساسی درباره پیشفرضهای هستیشناختی، معرفتشناختی، روششناختی، انسان شناختی و ارزششناختی علم پاسخ میدهد.
در این مقاله ضمن معرفی پارادایمهای غالب در علوم انسانی (اثباتگرایی، تفسیری و انتقادی)، سعی میشود تا پاسخ این سه پارادایم به سؤالات انسانشناسی مورد بحث و بررسی قرار گیرد. آشنایی با تلقی پارادایمهای غالب علوم انسانی درباره ماهیت انسان میتواند زمینهساز نقد نظریههای لیبرالیستی، انتقادی، امانیستی و ارایه و گسترش درک مشترک از ماهیت انسان در پارادایم الهی باشد. این امر مقدمهای برای نظریهپردازی در عرصه علوم انسانی و اجتماعی دینی، به منظور توصیف و تبیین بهتر و کارآمدتر رویدادهای انسانی و اجتماعی است.
3- علوم انسانی ـ اجتماعی از بحران تا بومیسازی: انتقادات و راهکارها دکتر شهلا باقری
چکیده
علوم انسانی در حیطه موضوعی خود، فهم معمای انسان، تشخیص مسایل و ارایه طرحی برای رفع گرفتاری انسان را بر عهده دارند. علمشناسی معاصر نشان میدهد که علم، پدیدهای فرهنگی و انسانی و حاوی پیامهای ارزشی است.
در این مقاله پس از طرح مسألهی بحران در علوم انسانی و اجتماعی معاصر، به ضرورت سامان بخشیدن به حرکتی جدید در این عرصه پرداخته و گسترش راه مطالعات انتقادی را نقطه عزیمت مطلوبی برای بومیسازی علوم اجتماعی معرفی کرده است. این مقاله، به طرح برخی نکات عمده انتقادی از دیدگاههای مختلف در مبانی و مبادی علم مدرن پرداخته، از لزوم نظریهپردازی و تولید علوم انسانی و اجتماعی بومی یاد کرده، لوازم و خطوط عمده چنین ضرورتی را ترسیم کرده و در انتها، در دو سطح سختافزاری و نرمافزاری به ارایه پیشنهادات در دو حوزه صف و ستاد دانشگاهها و وزارت علوم، تحقیقات، فناوری پرداخته است.
4- کدامین تلقی از علم؟ علم دینی، علم سنتی یا علم نوین؟
دکتر رضا منصوری
چکیده
مفهوم رایج علم و دانش در ایران و کشورهای اسلامی از مفهوم نوین علم در جهان صنعتی متمایز شده است. بر این مبنا در این مقاله، توضیح داده میشود که چرا کشورهای اسلامی هنوز مفهوم نوین علم را نپذیرفته و در این زمینه توسعه نیافتهاند. در این مقاله این عدم پذیرش و توسعهنیافتگی علمی همراه با مصداقهای رایج توضیح داده شده است. در ادامه بر اساس تلقیهای مختلف از علم به معرفی علم دینی پرداخته و ضمن مفهوم علم دینی تفکیک علم دینی تخصیصی و علم دینی انحصاری توضیح داده میشود، چرا علم دینی تخصیصی مطلوب و علم دینی انحصاری مذموم است.
5- ملاحظاتی انتقادی در باب مواجهه با مسأله علم، دین و توسعه
علیرضا منصوری
چکیده: این مقاله شامل ملاحظاتی انتقادی در مورد دیدگاهِ رایجی است که مدعی است، از طریق در نظر گرفتن شکافی عمیق بین علم سنتی و نوین میتواند تبیینی از توسعهنیافتگی ارایه دهد. این ملاحظات انتقادی شامل روانشناسیگرایی، معضلات تاریخنگاری، تلقی پوزیتیویستی از علم و التزام آن به نوعی تکنوکراسی است. در این مقاله به بررسی این مسأله که چگونه ترکیبی از این معضلات موجب ارایهی یک تبیین نامناسب و ناموجه از رابطهی علم، سنت و توسعه میشود، پرداخته میشود.
6- دیدگاه سنتی در باب ساختار نظریههای علمی
هادی صمدی
چکیده
نوشته حاضر دارای پنج بخش است. در بخش اول به تعریف نظریه و اهمیت آن در علم و فلسفهی علم اشاره میشود. بخش دوم، پس از ذکر چند مثال از نظریهها و قوانین علمی به تفاوتهای آنها اشاره میکند.
در بخش سوم به رویکرد تجربهگرایان منطقی نسبت به نظریههای علمی که رویکرد سنتی خوانده میشوند، میپردازد. بر اساس این رویکرد نظریههای علمی هویتهای زبانیاند، که مورد بررسی قرار میگیرند. بخش چهارم به بحث واقعگرایی و ابزارگرایی در دیدگاه سنتی پرداخته و در بخش آخر، برخی از نقدهایی که به دیدگاه سنتی وارد شده، بیان میشود.
7- علمپژوهی و تحلیل مفهوم اصالت علمی
آرش موسوی
چکیده
مقاله حاضر دو هدف عمده را تعقیب میکند. اول ارایه یک معرفی مختصر و سهلالوصول از آن شاخههایی از قلمرو علم پژوهی که شناخت وجوه متنوع پدیدار پیچیده علم و مدیریت عالمانه آن را ممکن میسازند. در وهله دوم بر مفهوم اصالت علمی متمرکز میگردد و تلاش میکند، با توجه بر چارچوبهای مفهومی فراهم آمده در مرحله پیشین، به ارایه تحلیلی از اصالت در تولیدات علمی و عوامل مؤثر بر کم و کیف آن بپردازد. همچنین راههای تبیین میزان اصالت علمی موجود در یک نظام علمی را مورد بررسی قرار داده و در نهایت، به ارایه پیشنهاداتی در باب تمهیدات سیاستگذاری مؤثر برای افزایش خلاقیت و اصالت در تولیدات علمی میپردازد.
نظر شما :