سخنرانی عضو هیأت علمی گروه جامعه شناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در نشست علمی «علل غیرمعرفتی دین گریزی»

۲۲ تیر ۱۳۹۴ | ۰۹:۳۶ کد : ۲۸۸۳۸ اخبار
تعداد بازدید:۴۸۳۰

image.aspx?t=bank&n=kafi.jpg

مجید کافی استادیار و مدیر گروه جامعه شناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در نشست علمی «علل غیرمعرفتی دین گریزی» که در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه برگزار شد؛ سخنرانی کرد.

به گزارش واحد خبر روابط عمومی و به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دائره المعارف بزرگ اسلامی، وی در ابتدا  توضیحی پیرامون عنوان نشست ارائه داد و گفت: مراد از کلمه «غیر معرفتی» در عنوان این نشست معنای عامی است که شامل دو معنا می شود یکی از آن دو، معنای روانشناسی است و مراد از آن عوامل غیر معرفتی شخصیت انسان می باشند زیرا روانشناسی ساحت انسان را به ۵ قسم تقسیم می نماید که سه ساحت آن درونی و دو ساحت آن بیرونی است. ساحات درونی افراد بینشها و گرایشها و اراده و ساحت بیرونی وی اعم از گفتار و رفتار است.

مدیر گروه جامعه شناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه  ادامه داد: از این ۵ ساحت، ساحت بینشها معرفتی تلقی می شود و آن اعم از یقین و شک و ظن و حدس و تخمین و برآورد و استدلال می باشد. ساحت گرایشها نیز شامل تمامی هیجانات و عواطف و احساسات انسان می شوند. وساحت اراده نیز شامل آرمانها و اهداف و انگیزه های انسان می باشد لذا مراد از عوامل غیرمعرفتی خدا گریزی می تواند عوامل احساسی و هیجانی و یا ارادی باشد. معنای دوم عوامل غیر معرفتی، عوامل غیر درونی است یعنی عواملی که از بیرون بر گرایش و بینش و اراده انسان تاثیرگذار است که مسائلی همچون مسائل سیاسی و اجتماعی و فرهنگی را شامل می شود.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در ادامه گفت: درست است که عوامل بیرونی بر خداگریزی انسانها موثرند اما این عوامل به طور مستقیم تأثیرگذار نیستند. بلکه عوامل بیرونی همچون رفتار ناشایست دینداران بر ساحات درونی انسان تاثیر نامطلوب گذاشته و آن سبب خداگریزی انسان می شود. به عبارت دیگر عوامل روانشناختی به طور مستقیم باعث افزایش دینداری یا دین گریزی می شوند اما عوامل اجتماعی با واسطه عوامل درونی باعث افزایش یا کاهش دین داری می شوند لذا اگر ایمان و اراده کسی قوی باشد عوامل بیرونی نمی تواند زیاد تاثیر گذار باشد.

مجید کافی گفت: نکته دیگر این است که دین داری یا دین گریزی یک فرایند است نه اینکه پدیده ای لحظه ای باشد. بدین معنا که انسان در مقاطع مختلف زندگی ممکن است گرایش او به دین زیاد و در مقطعی دیگر گرایش کمی نسبت به دین داشته باشد. مثلا در ماه مبارک رمضان گرایش انسان به دین داری بیشتر می شود. لذا اگر انسان در مقطعی خداگریز یا خداخواه شد بدین معنا نیست که این حال، همیشگی باشد بلکه این فرایندی است که قابل کاهش و یا ازدیاد می باشد از این روی نیاز به مراقبت شدید دارد.

کافی در ادامه یکی از عوامل معرفتی خدا گریزی را غفلت دانسته و گفت: غفلت به معنای عدم توجه به علم است و این یکی از عوامل معرفتی خداگریزی است. در روایتی از رسول اکرم ص آمده است: اما علمت ان الله یطاع بالعلم، و یعبد بالعلم و خیر الدنیا و الخره مع العلم و شرالدنیا و الاخره مع الجهل. یعنی آیا دانسته ای که اطاعت و عبادت خدا نیز به علم است و نیکی دنیا و آخرت باعلم است و شر دنیا و آخرت با جهل و نادانی. معلوم میشود خداگریزی بخاطر عدم نداشتن و غفلت کردن است. عوامل غفلت نیز اعم از وسوسه و اشتغال گناهان و ضعف بینشی و همنشینی با غافلان و اشتغال به دنیا می باشد که در روایت آمده است: حب الدنیا راس کل الخطیئه.

وی در ادامه شهوت و عدم اراده را از جمله عوامل غیر معرفتی خداگریزی دانسته و  افزود: شهوت یکی از عوامل غیر معرفتی خداگریزی انسان است که در هر طیفی از افراد جامعه یکی از انواع شهوت غالب است. همچنین عدم اراده یکی از عوامل غیر معرفتی خداگریزی است. ساحت اراده قویتر از ساحت گرایشها و بینشهای انسان است. اما عوامل عدم اراده یکی عدم شناخت و دیگری تضاد بینشها و گرایشات افراد (تضاد درونی) و دیگری تضاد ساحتهای بیرونی و درونی افراد(تضاد بیرونی) است. به عنوان مثال ما سه عامل اجتماعی برای معرفت افزایی افراد داریم که عبارتند از خانواده و مدرسه و رسانه که ممکن است در خانواده و یا مدرسه مطلبی به فرزند یا دانش آموز آموزش داده شود که مغایر با آموزه های رسانه باشد. این تضاد در آموزش باعث گریز از دین میشود.

وی گفت: یکی از عوامل غیر معرفتی خداگریزی چینش ساختارهای اجتماعی است که موجب دروغ گویی و در نهایت دین گریزی افراد میشود. خداوند در قرآن کریم فرموده است: إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ قَالْوَاْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيهَا فَأُوْلَـئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءتْ مَصِيرً(النساء/۹۷) یعنی همانا كسانى كه فرشتگان آنها را در حالى كه ستمكار نفس خويشند قبض روح مى‌كنند (به آنها) گويند: در چه (حالى از نظر دين) بوديد؟ گويند: ما در زمين مستضعف بوديم (ناتوان شده در جنبه ايمان و عمل). فرشتگان گويند: آيا زمين خداوند وسيع نبود تا در آن (از محيط كفر به محيط اسلام) مهاجرت كنيد!؟ پس آنان جايگاهشان جهنم است و آن بد جاى بازگشتى است. مراد از مستضعف در آیه کریمه یعنی کسانی که تحت الزامهای ساختاری جامعه قرار گرفته و موجب ضعف و انجام گناهان ایشان می شود لذا ملائکه به ایشان می فرمایند مگر زمین خداوند واسع نبود که از آن منطقه و ساختار خارج شوید.

آخرین ویرایش۲۳ تیر ۱۳۹۴

نظر شما :