مسعود آذربایجانی مطرح کرد:
چهار سازوکار عاشورا برای دستیابی انسان به آرامش
به گزارش ایکنا، هشتمین نشست از سلسله نشستهای «آرامشبخشی عاشورا» که به همت کانون توحید برگزار میشود، شب گذشته ۲۵ مردادماه، همزمان با شب هشتم ماه محرم با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین مسعود آذربایجانی؛ عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد.
در ادامه متن سخنرانی این پژوهشگر دین را میخوانید.
با توجه به شرایطی که فعلا در آن به سر میبریم یعنی بیماری کرونا و مرگومیرهای ناشی از آن، یکی از چیزهایی که به آن نیاز داریم بحث آرامش است. افزون بر آن گاهی اخبار نامناسبی که در شبکههای اجتماعی دست به دست میشود، سلامت روانی افراد را به مخاطره میاندازد. وضعیت بیثبات اقتصادی و سیاسی هم مشکل را مضاعف میکند. یک چیزی که در این شرایط انسان بدان نیازمند است؛ آرامشبخشی است. میخواهیم ببینیم توسل به سیدالشهدا چگونه میتواند آرامش را برای ما به ارمغان بیاورد.
اضطراب ناظر به دلشورههای آینده است
در روانشناسی سه شاخص داریم که وجود آنها نشاندهنده عدم آرامش انسان است. مورد اول افسردگی است. اکثر ما در این ایام افسردگی را تجربه کردیم، افسردگی ناشی از غمها و اندوههای معطوف به گذشته است. شاخص دوم استرس و فشار روانی است. استرس ناظر به فشارهای محیطی و درونی است که در زمان حال به انسان وارد میشود. شاخص سوم تحت عنوان اضطراب بیان میشود. اضطراب دلشوره ناشی از ترسهای مبهم است. اضطراب ناظر به دلشورههایی است که در آینده اتفاق میافتد. پس تا اینجا به این نتیجه رسیدیم که سه چیز آرامش انسان را سلب میکند.
روانشناسان برای مقابله با اینها از روشهای مختلفی استفاده میکنند مثل روشهای عاطفی یا رفتاری. ما امشب میخواهیم از ظرفیت عاشورا استفاده کنیم ببینیم چه ارمغانی برای آرامشبخشی خواهیم داشت. تصور اولیه ما این است که عاشورا مقارن با یک نهضت و قیام است. این چگونه باعث آرامش انسان میشود؟
من بحث خودم را با ذکر این نکته ادامه میدهم که ما میتوانیم با کاوش در ابعاد مختلف عاشورا به چهار مکانیزم مختلف دسترسی پیدا کنیم. این سازوکارها کاملا جنبههای روانشناختی دارد. اولین سازوکاری که در عاشورا میتوانیم به عنوان یکی از امور آرامشبخش برشماریم این است که عاشورا از مهمترین تابلوهایی است که ما را به دین میرساند. ما هیچ وقت عاشورا را مستقل نمیبینیم. عاشورا یکی از زیباترین تابلوهای دین اسلام است و از این طریق وارد قلمرو دین میشویم. عاشورا را نباید امری جدای از دین به شمار آوریم و الا هیچ وقت آرامش درونی برای ما حاصل نخواهد شد. یکی از مهمترین پیامهای دین همین عاشورا است. پایه اصلی دین ایمان است و ایمان از امن میآید یعنی انسان را به یک پایگاه امنی میرساند و این پایه آرامش است. آیات متعددی از قرآن این نوید را به ما میدهد. امام حسین(ع) با حقیقت عاشورا، انسان را به نحو جذاب و عمیق با دین پیوند میدهد.
پیوند با امام معصوم
دومین سازوکاری که عاشورا برای ما به وجود میآورد که موجب آرامش است، جدایی از ظلم است. ظلم و ستم یکی از چیزهایی است که آرامش انسان را سلب میکند. چرا ظلم آرامش انسان را به هم میزند؟ چون عدل؛ وضع شی فی موضعه، است. این برای جامعه آرامش ایجاد میکند. در عاشورا، امام حسین(ع) یک نماد بزرگ برای مقابله با ظلم است. اصلا حرکت امام حسین(ع) برای این بود که ظلم، جامعه را فراگرفته بود. شما در زیارت عاشورا میبینید که مدام با این ظلمها مرزگذاری میشود. اساسا این امر ترجیع بند زیارت عاشورا است، پس جدایی از ظلم به ما کمک میکند به آرامش برسیم.
سازوکار سوم این است که عاشورا تابلویی است که پیوند ما را با امام معصوم مستحکم میکند. امام کسی است که مسیر سلوک معنوی انسان را مشخص میکند. امام ما را به جهان معنویت و باطن این عالم راهنمایی میکند. در عاشورا هم این امر تحقق پیدا میکند. حرکت به سمت معنویت یکی از چیزهایی است که به انسان آرامش میدهد، این معنویت به زندگی ما معنا میدهد. همه ما تجربه کردیم وقتی حس معنوی خوبی پیدا میکنیم، احساس آرامش به ما دست میدهد. امام معصوم در این جهت نقش خیلی موثری دارد. ما تابلوهای رنگارنگ معنوی را در عاشورا میبینیم، علیرغم فجایعی که اتفاق افتاد فداکاری و اخلاص اصحاب امام حسین(ع) را میبینیم.
اشک ریختن به انسان آرامش میدهد
چهارمین سازوکار، سوگواری بر امام حسین(ع) است. اساسا به گواهی قرآن، خود اشک ریختن به انسان آرامش میدهد. به عنوان مثال میفرماید؛ وقتی آیاتی که بر پیامبر(ص) نازل شده است را میشنوند اشکشان سرازیر میشود. پس خود این اشک آرامشبخش است. یکی از چیزهایی که مشهودتر از همه است این است که داستان عاشورا یک پیوندی بین بزرگترین حماسه اخلاقی و معرفتی انسان از یک سو و بزرگترین جنایت تاریخ از سوی دیگر است. وقتی انسان میبیند که اینها با قدیسان الاهی چه کردند، اشکش جاری میشود. شاید فجایع مشابه عاشورا زیاد اتفاق افتاده باشد ولی آن چیزی که برای ما دردآور است این است که با انسانهای صدیق این رفتار را داشتند. اشک انسان از این معرفت جاری میشود.
اساسا کلمه «غم» از «غمامه» است؛ به معنای ابر نازکی که پس از بارش از بین میرود. غم و اندوه انسان با بارش اشک از بین میرود و همه ما این را تجربه کردیم. عقدههای درون ما با گریه بر مصائب امام حسین(ع) سر باز میکند و از بین میرود.
نظر شما :