طی دو دهه بالغ بر ۲ میلیارد دلار هزینه خویشتنداری جنسی در آمریکا می‌شود

۱۵ آبان ۱۴۰۲ | ۱۱:۳۹ کد : ۳۸۱۶۰ اخبار
تعداد بازدید:۸۹۰
عضو هیات علمی گروه خانواده پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: طی دو دهه بالغ بر ۲ میلیارد دلار هزینه خویشتنداری جنسی در آمریکا می‌شود! چرا؟ رفته‌اند از والدین نوجوانان سئوال کرده‌اند که آیا موافق هستید ما به نوجوانان شما آموزش خویشتنداری بدهیم؟ که حداقل تا پایان دوره دبیرستان وارد رابطه جنسی نشوند؟ ۸۰ درصد گفته‌اند برایمان خیلی مهم است.
طی دو دهه بالغ بر ۲ میلیارد دلار هزینه خویشتنداری جنسی در آمریکا می‌شود

دکتر محمد زارعی توپخانه عضو هیات علمی گروه خانواده پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مولف کتاب انقلاب جنسی و نهضت خودمهارگری در غرب، در کارگاه اساتید دانش خانواده که به همت پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی برگزار شده بود با بیان این که منظورمان از تربیت جنسی این است که تحول شایسته‌ی متناسب با دوره‌های تحول انسان به ویژه کودکی، نوجوانی، جوانی در مسائل جنسی متناسب با هنجارهای اسلامی صورت گیرد، گفت: به گونه‌ای که فرد با وظایف جنسی خودش آشنا شود نقش‌های جنسی خودش را بپذیرد و برای تشکیل خانواده متعالی آماده شود و مسئولیت‌های اجتماعی متناسب با جنسیت خودش را بپذیرد. ما می‌خواهیم در تربیت جنسی فرد بتواند آن سیر رشد خودش را یک فرایند بهنجار آن هم بر اساس چهارچوب‌های مذهبی و البته متناسب با داده‌های علمی سیر کند تا بتواند برای ازدواج و تشکیل زندگی سعادتمند آماده بشود.

در ادامه مشروح سخنان این پژوهشگر حوزه خانواده می آید:

 برای تربیت جنسی درست سه مؤلفه باید رعایت شود، 1ـ آموزش 2ـ الگوی والدین در بحث والدگری است 3ـ خودمصون سازی که کار جوان است. پس از آموزش باید بتواند از این تکنیک ها برای مصون نگه داشتن خو در مقابل ناهنجاری‌های جنسی استفاده کند.

ماهیت انقلاب جنسی:

تقریباً در اوائل قرن 20 دقیقاً در کشورهای غربی خصوصاً آمریکا خانم ها محجبه و پوشش داشتند بنده در کتاب انقلاب جنسی هم اشاره کرده‌ام و دختری که می‌خواست ازدواج کند همان فضای سنتی ما، پسر به خواستگاریش می‌رفت و روند آشنایی خارج از بافت خانواده امری کاملاً مذموم بود و ارتباطات در یک چهارچوبی مطرح می‌شد و حتی اگر کسی رابطه خارج از ازدواج را تجربه می‌کرد به شدت مورد نکوهش قرار می‌گرفت و طرد می‌شد یعنی فضای خیلی سنتی‌ که تقریباً در کشورهای شرقی هم این را می‌بینیم. همین اتفاق هم در غرب افتاد، ولی اوایل دهه 60 تا 70 که از آن به انقلاب جنسی یاد می‌کنند تغییراتی در افکار، نگرش، گرایش و رفتارهای جنسی با سرعت زیادی بوجود آمد و  باعث شد که پدیده‌ای به نام انقلاب جنسی در غرب اتفاق بیفتد.

پژوهشی انجام داده اند با این مساله که جوان برای اینکه بخواهد از غریزه جنسی‌اش بهره بگیرد 70 درصد اعتقاد داشتند باید ازدواج کند، ولی 10 سال بعد همان 70 درصد به 30 درصد رسید. یعنی نگرش ها طی 10 سال تغییر پیدا کرد، لذا ما از آن به انقلاب جنسی یاد می‌کنیم یعنی فضایی که به ما این را یاد داد که چه اشکالی دارد، جوان بخواهد مثل خوردن و آشامیدن نیاز جنسی‌اش را برطرف کند و خودش را در بافت ازدواج محصور نکند، طی 10 سال یک سری اتفاقات در خود کشور آمریکا افتاد که حالا می‌خواهیم یک بخشی از این آسیب‌ها را با هم مرور کنیم، که چه سیری دارد و چه چیزهایی زمینه ساز آن بود به عنوان مثال، یکی از زمینه سازی‌های انقلاب جنسی همین بحث برهنگی و یا نهضت فمینیستی بود، یکی دیگر سبک انگاری اعتقادات مذهبی بود که افراد اعتقادات و دینداری خود را کنار می‌گذارند. یکی دیگر رسانه و فضای پورن بود، مجموع اینها به این نتیجه‌ای رسیدند که آزادی جنسی و روابط پیش از ازدواج کاملاً راحت باشد. اتفاقاتی که افتاد میزان خودکشی و بارداری‌های ناخواسته و سقط جنین، بیماری‌های مقاربتی، ایدز، افزایش خشونت، اعتیاد و مشروبات الکلی به شدت گسترش پیدا کرد. مثلاً به عنوان مثال اچ آی وی یا ایدز اولین بار بین همجنس‌گراها بروز و ظهور پیدا کرد، بیمارهای مقاربتی که هنوز بخشی از این بیماری‌ها لاعلاج هستند و درمان‌پذیر نیستند.

جالب است بدانید که یکی از مدعیان بحث‌های خویشتن‌داری در غرب بخش سلامت کشور ایالات متحده آمریکا است! چرا؟ چون می‌بیند سلامت افراد به مخاطره افتاده است نه از باب اینکه مثلاً از باب دینداری باشد یا هر چیز دیگری، لذا از کلید واژه هایی مثل، خویشتنداری جنسی، کلیدواژه‌ای است که شما می‌توانید از آن استفاده کنید.

در پژوهش‌های ملی که در کشور آمریکا انجام شده است،ارتباط و رفتارهای پرخطر با دوشیزگی و غیردوشیزگی در میان دختران بررسی شده که افرادی که وارد روابط پیش از ازدواج می‌شوند رفتارهای پرخطر دیگر هم بیشتر انجام می‌دهند، مثلاً دیده‌اند؛ اقدام به خودکشی، اخراج از مدرسه، دستگیری توسط پلیس، فرار از خانه، ترک تحصیل، مستی در حین رانندگی، مصرف ماری جوانا، استعمال توتون و مصرف مشروبات الکلی یعنی همبستگی ایی که بین رابطه‌ی پیش از ازدواج و دیگر رفتارهای پرخطر وجود دارد نشان می‌دهد که این نه تنها یک سری آسیب‌های مستقیم دارد بلکه آسیب‌های غیرمستقیمی هم دارد.

فردی که خود را در ناهنجاری‌ها رها می‌کند مورد سؤاستفاده فیزیکی در قرارهای دوستانه واقع می شود. خود اشخاص ابراز کرده اند که ما در روابط پیش از ازدواج چه آسیب هایی دیده ایم که نمونه‌ای از آن را بیان می‌کنم، احساس گناه، پشیمانی، احساس نفرت از خود، نشخوار فکری، کاهش اعتماد به نفس، احساس استفاده شدن توسط دیگری، احساس کم ارزشی و تحقیر، ناراحتی و احساس گناه از دورغ گفتن و پنهان کاری، اضطراب شدید و نگرانی از آینده.

بر اساس یک پژوهش ملی مطالعه‌ی مؤسسه ملی سلامت آمریکا نشان می‌دهد دخترانی که درگیر روابط جنسی مخالف می‌شوند در مقایسه با کسانی که پرهیزگاری پیشه می‌کنند حدود 4 برابر نشانگان افسردگی را از خودشان بروز می‌دهند، خیلی از این جوانان وقتی با آنها صحبت می‌کنید می‌گویند می‌خواهیم کمی جوانی کنیم، خوش باشیم با بررسی کسانی که وارد این روابط شده اند، آیا خوش بوده‌اند؟ آیا واقعاً شادابی بیشتر می‌شود؟ ولی تجربه‌ی بالینی و زیستی بشر این است که این اتفاق نیفتاده است پس بدانید که اولش ممکن است لذت بخش باشد ولی در انتها برای ما آسیب دارد در بحث‌های آسیب‌های روانی، خطر افسردگی است که در بین آقا و خانم چقدر بیشتر است و همچنین این با رفتارهای پرخطر دیگری مثل سیگار، مصرف الکل، مصرف مواد و چیزهایی دیگر که از این دست می‌باشد همبستگی دارد.

یکی دیگر از زمینه هایی که در انقلاب جنسی به دست آمد یا آسیب‌های تحصیلی ـ مالی است، بررسی شده که آیا از نظر تحصیلی جوانی که وارد رابطه‌های پیش از ازدواج می‌شود آیا رشد تحصیلی می‌کند یا افت تحصیل، مشخص است دانشجویی که وارد این گونه روابط می‌شود گوشه گیر تر می‌شود و بررسی شده که اینها افت تحصیلی شان بیشتر و درآمدهای مالی شان هم کمتر است. طبیعتاً وقتی افت تحصیلی دارند در آینده احتمال موفقیت مالی شان هم کاهش پیدا می‌کند.

 اما در بحث خانواده، انقلاب جنسی اتفاقی که ایجاد کرد خانواده را از هم پاشید، یعنی شما اگر الان در کتابهای نظری خانواده درمانی مطالعه داشته باشید منظور این کتاب ها؛ کتاب گلادینگ، گلدنبرگ، نیکولز که کتابهای مطرح خانواده درمانگری هستند این کتابها همه‌ی آنها تقریباً بعد از انقلاب جنسی در آمریکا تألیف شده اند، چرا؟ چون انقلاب جنسی کاری که کرد این بود که گفت آزادی جنسی! ازدواج برای چه؟ من می‌خواهم با هر کسی که باشم، برای چه ازدواج کنم؟ ازدواج که رفت یعنی چه چیزی رفت؟ خانواده رفت، خانواده که برود یعنی تنها منبع و منشاء سلامت ما، تربیت ما، حتی تدین و دینداری ما همه چیز ما از بین خواهد رفت، چون رشد ما در بستر خانواده است، خانواده در غرب متلاشی شده و بعد از انقلاب جنسی نظریه خانواده درمانی، یکی پس از دیگری ظهور و بروز پیدا کرد برای چه؟ برای اینکه بتوانند خانواده را احیاء کنند. الان ما در حدود 10 الی 12 نظریه مطرح در بحث خانواده‌ درمانی داریم که در این کتاب " نظریه بنیادین خانواده درمانی و مطابقت‌های فرهنگی ـ مذهبی در این کتاب آورده‌ام که یکی از علل شکل گیری نظریه خانواده درمانی در غرب همین داستان است یعنی انقلاب جنسی باعث شد که احساس خطر کنیم که خانواده در حال از هم پاشیدن است.

در اواخر قرن 20 کشوری مثل آمریکا بر روی بیلبوردهای تبلیعاتی اش، تبلیغ حفظ خانواده بود، تبلیغ وقت گذاشتن برای زن و بچه. یکی از پربازدیدترین کارهای رسانه ای، فضای خانواده بود. غرب به شدت در حال احیای خانواده است.  

پس آزادی جنسی افزایش احتمال طلاق، خیانت‌های زناشویی، کاهش میل به ازدواج، سردمزاجی دارد. پژوهشی انجام دادند در مورد اینکه کیفیت رابطه جنسی آنهایی که نداشته اند خیلی بیشتر است و منطق آن هم کاملاً واضح است. این ازدواج حتی منطقش در کیفیت روابط زناشویی است، و برای همه‌ی اینها پژوهش‌های تجربی ملی قرار دارد. خیانت در بین مردان و زنان متأهل و هم خانه، در کشوری مثل آمریکا در میان هم خانه‌ها، خانم ها 8 برابر خیانت می‌کنند، و آقایان 4 برابر خیانت می‌کنند، اشاره کردند که دانشجو دختر و پسر با هم دوست هستند بعد از ازدواج این دوستی با غیر ادامه دارد و مواردی از دانشجویان دختر بودند که به گفته‌ی خودش وقتی با همسرم مشاجره می‌کنم با دوست پسر سابق ارتباط برقرار می‌کنم، این طبیعی است، شما یک رابطه را تجربه کرده‌اید و وقتی وارد یک رابطه باثبات می‌شوید به محض اینکه کوچک‌ترین اختلافی پیش می‌آید دوباره به یاد رابطه پیشین می‌افتید که دوست پسر سابق خیلی خوب محبت می‌کرد! برای همین با دوست پسر سابقش رابطه برقرا می‌کند و اینگونه خیانت شکل می‌گیرید، خیانت زناشویی نه در کشور ما، بلکه در همه جای دنیا نیز مهمترین علت طلاق است، یک بخشی از زمینه‌های خیانت‌های زناشویی، افرادی است که تجربه‌های پیش از ازدواج داشته اند و در حین زندگی با کوچکترین اتفاق و اختلاف دچار لغزش و خیانت می‌شوند.

به طور کلی ازدواج موفق ما را به سلامت و به رضایت می‌رساند و اگر ازدواج ناموفق باشد بسیاری از مشکلات دیگر برای ما پیدا می‌شود. بنابراین باید به دانشجویان بحث‌های مشاوره‌ای قبل از ازدواج را توصیه کنید که با راهنمایی دانشجویان به مراکز مشاوره برای اینکه این دو دانشجو آیا به درد زندگی با هم می‌خوردند یا خیر؟ و اصلاً یکی از عللی که افراد دچار خیانت زناشویی می‌شوند به این دلیل است که اینها اصلاً به هم نمی‌خورند، لذا در اثر فشار در زندگی دچار خیانت می‌شوند. در قضیه‌ی هم‌خانگی هیچ تعهدی وجود ندارد با یک تلفن شروع و با یک تلفن خاتمه پیدا می‌کند، نبود تعهد باعث می‌شود به راحتی همدیگر را رها کنند.

طلاق در بین هم خانه ها و متأهلین تقریباً 3 الی 4 برابر بیشتر بین همخانه ها اتفاق می‌افتد، یک پژوهش دیگر نشان می‌دهد که 33 درصد احتمال طلاق بین افرادی که رابطه‌های پیش از ازدواج داشته اند یا هم خانه بوده اند اتفاق افتاده است.

آسیب‌های اجتماعی و معنوی:

آسیب‌های اجتماعی مثل طلاق در جامعه چه اثری دارد؟ فرزندان بی سرپرستی که اتفاق می‌افتد و زنان آسیب دیده‌ای که در جامعه رها می‌شوند و مشکلات اقتصادی که ایجاد می‌شود و خشونت و بزهکاری و بالا رفتن سن ازدواج در جامعه و بی بند و باری‌ها و از طرفی ضعف روحیه‌ی مذهبی و کاهش اعمال عبادی و کاهش توجه به دستورات اخلاقی همه‌ی اینها از پیامدهای انقلاب جنسی در غرب است. اکنون ما با این آمارها مواجه هستیم و هیچ کسی هم نمی‌تواند این آمارها را انکار کند و بسیاری از پژوهش‌های ملی پشتوانه‌ی این انقلاب جنسی تجربه شد و آسیب هایی که داشت نتیجه آن بود.

خویشتنداری جنسی:

خویشتنداری جنسی دو دسته است: خویشتنداری جنسی و ارزیابی آن در غرب به شدت مورد توجه قرار گرفت و مدل‌های خویشتنداری تا زمان ازدواج و آموزش جنسی خویشتنداری این مدل مورد اقبال قرار گرفت. سخن این گروه خویشتندار این است که یک شعار دارند، می‌گویند که؛ شما ارزشمند می‌شوید اگر خویشتنداری کنید، و خویشتنداری تنها راه حفظ سلامت جسمانی و روانی  خانوادگی اجتماعی هر فرد است این شعار آنها است و در برخی از کمپین ها از جوانان تعهد و امضاء می‌گیرند که من با خدای خودم با همسر آینده‌ام و فرزندان آینده‌ام متعهد می‌شوم که تا زمان ازدواج خودم را از هر گونه رابطه جنسی برحذر بدارم. یعنی هم نگاه معنوی و هم نگاه سلامت محور و هم یک زندگی متعهد محور با یک همسر متعهد شروع کند این کار را انجام می‌دهند. و در رقابت‌های انتخاباتی آمریکا یکی از مباحث کاندیداهای ریاست جمهوری تقویت خویشتنداری جنسی است.

 شخصی مثل ترامپ هزینه خویشتنداری جنسی در آمریکا را تقویت می‌کند و می‌گوید ما باید دوره آموزشی خویشتنداری جنسی در آمریکا را تقویت کنیم تا این جوانان سالم بمانند طی دو دهه بالغ بر 2 میلیارد دلار هزینه خویشتنداری جنسی در آمریکا می‌شود! چرا؟ رفته‌اند از والدین نوجوانان سئوال کرده‌اند که آیا موافق هستید ما به نوجوانان شما آموزش خویشتنداری بدهیم؟ که حداقل تا پایان دوره دبیرستان وارد رابطه جنسی نشوند؟ 80 درصد گفته‌اند برایمان خیلی مهم است، و 14 درصد دیگر گفته اند برایمان مهم است که شما به بچه‌های ما آموزش بدهید، یعنی 94 درصد از والدین گفته‌اند بچه‌های ما دچار آسیب می‌شوند درخواست کرده‌اند که به بچه‌های ما آموزش بدهید، این نمونه‌ای از پژوهش ملی در کشور آمریکا است، اقبال عمومی بر این است که به بچه هایشان آموزش خویشتنداری داده شود چرا که می‌بینند انقلاب جنسی با بچه‌های آنها چه آسیب هایی وارد می‌کنند، و عجیب‌تر اینکه از خود نوجوان پرسیده اند: که به نظر شما چقدر مهم است که رابطه جنسی حداقل تا پایان دوره دبیرستان به تعویق بیفتد؟ 67 درصد گفته اند که برای ما خیلی مهم است که فعالیت جنسی نکنیم و 23 درصد هم گفته اند تا حدی مهم است که این کار را انجام ندهیم، یعنی باز نزدیک به 90 درصد نوجوانان می‌خواهند که وارد فعالیت جنسی در دوران نوجوانی نشوند، چرا؟ چون دیده اند که جوانان و نوجوانانی که وارد این مسائل شده اند دچار آسیب شده اند و می‌گویند این برایمان مهم است که این اتفاق برای ما نیفتد.

 پس آنچه که تجربه‌ی بشر در غرب است این است که متوجه شده اند که خویشتنداری واقعاً مهم است و ضرورت دارد برای اینکه سالم بمانند و جنبه‌های سلامت برای آنها مهم است.حالا این را ما به جوانمان می‌خواهیم ارائه بدهیم، که 90 درصد از نوجوانان آمریکا می‌خواهند که به آنها آموزش خویشتنداری داده شود تا وارد روابط جنسی نشویم و این تجربه‌ی زیسته جمعی است که آیا ما باید حتماً وارد این ماجرا بشویم و آسیب را ببینیم؟ می‌بینیم که انقلاب جنسی در غرب از کنترل خارج شده است ولی اکنون ابزاری است برای تخریب دیگران، برای کشورهای شرق، و از آن به خوبی استفاده می‌کنند، و هیچگاه شما در رسانه هایشان ندیده‌اید که در جایی به آسیب‌های رابطه‌های پیش از ازدواج، و هم خانگی و آسیب هایی که دارد  اشاره کنند و 4 مورد پژوهش به شما نشان بدهند و آیا تا به حال شنیده اید که یک میلیارد دلار برای خویشتنداری هزینه شده باشد، آن هم در تمام سطوح آموزشی، بنده با حساب و کتابی که کردم دیدم معادل یک سال هزینه‌ی آموزش عالی کشور ما را برای خویشتنداری جنسی در آمریکا هزینه کرده اند. چون این موارد با تجربه‌ی زیستی افراد مواجه می‌شود بخشی از اینها به خاطر جوانی و جهالت دانشجو است و کار اساتید این حوزه را سخت در این زمینه دشوار می‌کند.

همجنس گرایی:

در نظریات روانشانسی رفتارگراها آمده که همه‌ی  اختلالات از جمله همجنسگرایی ناشی از شرطی شدن است، یعنی برای شخص این شرطی شده که با یک پسر باشد و دوست دارد پسر با پسر باشد و دختر با دختر، و از بس برایش لذت بخش بوده به این صورت در آمده است، آقای زیگموند فروید همجنس گرایی را ناشی از الگوی نادرست در دوره‌ی ادیپال سن 3 تا 6 سالگی می‌داند، از نظر اسلامی انحراف و نابهنجاری ای است که منشأ تربیتی دارد، و از نظر زیستی، طبیعت انسان جنس با جنس مخالف، حتی ساختار آناتومی بدن، و می‌دانید که همجنس گراها از نظر جسمی چون کار غیرطبیعی انجام می‌دهند به طرف مقابل صدمه وارد می‌کنند و در پس این نظریه پژوهش‌های زیادی قرار دارد. و از نظر روانشناختی هم خودشان اقرار می‌کنند که سال 1973 با فشار سیاسی از لیست اختلالات جنسی در آمده است چون فضای سیاسی حاکم بر فضای علمی در غرب می‌باشد.

خویشتنداری:

مفهوم خویشتنداری چیست؟ الگوی خویشتنداری چیست؟ چگونه تقویت خویشتنداری را انجام دهیم؟ تعریف خویشتنداری جنسی: یک حالت نفسانی، پس یک رفتار نیست و به تعبیر روانشناسی یک صفت است، و به تعبیر اخلاقی آن یک ملکه است، یک حال نیست و اگر بگوییم حالت نفسانی آن حالتی است که برای ما درونی شده است نه اینکه به صورت موقت باشد، حالت نفسانی ماندگاری می‌شود که انسان را از کنش‌های جنسی خارج از عرف و اخلاق و شرع باز می‌دارد. یعنی دارای صفتی می‌شود که می‌تواند از خود نگهداری کند، از نظر اسلامی که آیه"لْیسْتعْفف الّذینلا یجدون نکاحاً حتّی یغْنیهم الله منْ فضْله" کسی که نمی‌تواند نکاح کند عفت پیشه کند این مطرح است از دید تجربی هم در بحث اهمیت آن در سلامت جسمانی، روانی، اجتماعی و معنوی گفتیم در بین سال‌های 1982 تا 2017 کنگره‌ی آمریکا بیش از 2 میلیارد دلار صرف هزینه‌ی خویشتنداری جنسی در خود آمریکا نموده است، و چرا این اخبار اینچنینی به این طرف نمی‌رسد مشکل از کجاست؟ و الان مسأله‌ی اول جامعه‌ی ما است.

 میل جنسی:

میل جنسی متأثر از 3 عامل است: اگر این سه عامل اگر کارگر نباشد یک جوان نمی‌تواند خویشتنداری کند؛ اولین مسأله در بحث میل جنسی نیاز فیزیولوژی است، پایه‌ی نیاز فیزیولوژی در هر انسانی به صورت کم و زیاد وجود دارد، معمولاً چه کسانی به مشکل جنسی می‌خورند؟  آنهایی که نیاز بیشتری دارند یعنی آنهایی که از نظر جنسی دارای طبع گرم تر هستند، پس وقتی ما در مورد خویشتنداری صحبت می‌کنیم باید یک عامل ناظر به این مسأله باشد که باید چه طور با آن نیاز جنسی زیستی پایه برخورد کنیم؟ اما میل جنسی همیشه تحت تأثیر نیاز نیست، یک بخشی از ویژگی‌ها محرک است، و یکی از عواملی که میل جنسی را تحریک می‌کند محیط است محیط هر چه سالم تر باشد احتمال خویشتنداری بیشتر است، هر چه محیط ناسالم تر باشد خویشتنداری سخت می‌شود، نکته‌ی بعدی تاریخچه‌ی یادگیری است؛ یعنی گذشته‌ی فرد کنش و مشاهده جنسی داشته است، و همچنین فانتزی، شخص تاریخچه‌ی تجربه‌ی جنسی داشته الان آن تجربه تمام شده ولی فانتزی آن تجربه در ذهنش ماندگار شده است، در بحث‌های خویشتنداری جنسی یکی از کارهایی که مد نظر قرار دارد هدف برتر و دوراندیشی است، در امور مادی ازدواج و تحصیلات عالیه، شغل بهتر و در بحث‌های معنوی، رشد معنوی بهتراست.

نکته بعد انگیزه خویشتنداری است، همان بحثی که در دینداری به عنوان خوف و رجاء مطرح می‌کنیم در انگیزه خویشتنداری هم این کار را انجام می‌دهیم، یعنی ما هر چه بتوانیم امید را در فرد زنده کنیم از آن طرف ترس از آسیب ها، وقتی انگیزه کار بالاتر می‌رود احتمال اینکه کمتر درگیر این داستان بشود بیشتر است.

 مطلب دیگر ظرفیت خویشتنداری است، ظرفیت باز می‌گردد به آن صفت‌های شخصیتی هر کدام از انسان ها در روانشناسی و صفاتی که در دین آمده و در کتاب هم معادل دینی آن آمده و هم معادل روانشناسی آن آمده است، توانمندی فرد در برابر امیال و وسوسه‌های جنسی و محرک‌های محیطی، این موارد را باید تقویت کرد، مثلاً در بحث دینی تقوا را داریم، در بحث‌های روانشناسی به آن خودمهارگری گفته می‌شود.

" یا ایهاالذین آمنوا کتب علکیم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون" تقوا در اینجا یعنی خویشتنداری، یعنی آن بخش از خودمهارگری که من بتوانم خودم را در برابر غذا خوردن و آب خوردن تأخیر می‌اندازم، سیره‌ی بزرگان ما بر این بوده که شخص وقتی از چیزی خوشش می‌آمد یک مدت از آن نمی‌خورده است، وقتی می‌بیند نفسش لذت می‌برد ، چیزی که روانشناسی به آن ناکامی بهینه گفته می‌شود، و این ناکامی بهینه را باید با تمرین تقویت کرد، که این هم به درد خویشتنداری جنسی‌اش می‌خورد و هم در موارد دیگر هم در خویشتنداری قابل استفاده است، خویشتنداری در خورد و خوراک برای اینکه چاق نشود، لاغر نشود و اگر مالی به او سپردند مال مردم را بالا نکشد، و اگر در شرکت دولتی نشست مال بیت المال را بالا نکشد همه‌ی این بحث ها، بحث خویشتنداری است و فکر نکنیم که خویشتندار فقط در مسائل جنسی قرار دارد.

مطلب بعدی در بحث ظرفیت تاب آوری است، تاب آوری چیست؟ یعنی ادامه دادن خودمهارگری، که ما از آن به صبر یاد می‌کنیم. که در روانشناسی به آن تاب آوری گفته می‌شود یعنی تحمل ترک لذت ها و استمرار آن، یعنی بتوانیم آن را مستمر ادامه دهیم. کلید واژه بعدی که خیلی با خویشتنداری ارتباط دارد، عزت نفس است، و یا کرامت نفس که در روایات آمده است،من‌ کرمت‌ علیه‌ نفسه‌ هانت علیه شهوته. هر کس براى خودش ارزش قائل باشد، شهوتش نزد او بى‌ارزش مى‌شود. و خودش را به معصیت گرفتار نمی‌کند،

حیا هم یکی از کلید واژه ها است که مهار خویشتن به جهت حضور ناظر محترم، همین حیا دارای تکنیک است اگر احساس کنیم ناظری محترم ما را می‌بیند. بحث بعدی غیرت است، مراقبت از حریم جنسی خود، که در روایت داریم که انسان غیور هیچ موقع زنا نمی‌کند. تلاش گری برای خویشتنداری مؤلفه‌ی بعدی است که به سبک زندگی باز می‌گردد، مثلاً خیلی از مردم، انگیزه دارند و قبول هم داریم ولی حاضر به این نیستیم که به خود تحرک دهیم، این در بحث تلاشگری مطرح است.

یکی از چیزهایی که در روانشناسی از آن برای خویشتنداری ذکر می‌کنند، تعیین کننده‌های تحمیلی و قانونی است، مثلاً یکی از چیزهایی که باعث شد انقلاب جنسی در غرب سریع رشد کند تسهیل کننده‌های قانونی بود، قانون سقط جنین را آزاد کرد، همجنس بازی آزاد شد، و برخی از مسائل جنسی را آزاد کردند، در برخی از کشورها مثل ترکیه جرم زنا را آزاد کردند، وقتی قانون تسهیل کند طبیعتاً اثر خودش را می‌گذارد، و بالعکس هر چه قانون این باشد که مراقبت کننده باشد کمک می‌کند به خویشتنداری.

واقعیت این است چیزی که باعث شد کشور به این وضعیت بی بندوباری برسد به خاطر عدم مدیریت رسانه بود این سخن من نیست سخن روانشناسان است، که برای خویشتنداری رسانه هم باید مدیریت کنیم، مدیریت رسمی رسانه به منظور پالایش اطلاعات سالم از ناسالم نمونه‌ی اخیرش همین کشور آمریکا که مهد انقلاب جنسی است نتوانست رسانه تیک تاک چینی را تحمل کند، و آنرا جمع کرد، و در حال حاضر تمام رسانه‌های دنیا بر بالای سر ما هستند شبکه‌های اجتماعی که خودمان مجوز می‌دهیم و ترافیک اینترنت به آنها اختصاص می‌دهیم، و در آخر هم می‌گوییم چرا اینگونه شد؟ و وقتی درست مدیریت نکنیم وضعیت جوانان ما به صورت می‌شود که می‌بینیم.

مناسبت‌های بین فردی، بحث حریم و فاصله گذاری اجتماعی، در دین ما آمده است روایت داریم امام علی(علیه‌السلام) در بالای منبر اهل کوفه را مورد مذمت قرار داد که چرا حیا ندارید که زنان شما به مردان و مردان شما به زنان تماس دارند، و هیچ حریمی ندارید، برای مثال مقاطع تحصیلی از مهد کودک تا دبیرستان دختر و پسر جدا هستند اما در دانشگاه به صورت مختلط کلاس برگزار می‌شود و این می‌شود که کلاس‌های دانشگاه می‌شود صحنه رقابت بین دانشجویان برای جذب جنس مخالف و وضعیت بدی را در دانشگاه ها شاهد هستیم. نکته بعد وضع قوانین خویشتنداری، قوانین درست و اجرای درست کمک می‌کند.

نظارت‌های اجتماعی، بحث امر به معروف و نهی از منکر در مسائل روانشناسی به آن نظارت اجتماعی گفته می‌شود؛ یعنی سوق دادن افراد به رعایت هنجارهای فرهنگی و اجتماعی و اینکه از یکدیگر بخواهیم "و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر" امر به معروف و نهی از منکر. نظارت‌های خانوادگی، شاید بتوان گفت خیلی مهمتر از این موارد نظارت خانوادگی است، یکی از دلایلی که در گذشته بچه‌های سالم تربیت می‌کردند به خاطر نظارت خانوادگی بود.

در کشوری مثل انگلستان، مشاهده کردند که نوجوانانشان به شدت دچار آسیب‌های اجتماعی می‌شوند، پلیس برای اوضاع نوجوانانی که دچار آسیب شده بودند درخواست بودجه‌ای کرد تا بتواند اوضاع نوجوانان آسیب دیده را بهبود ببخشد، بودجه‌ای برای این کار تخصیص نیافت و گفتند باید پژوهش کنیم، بعد از بررسی علت این آسیب ها دیدند نظارت پدر بر روی نوجوانان بسیار کم شده است، و پدر ها به علت درگیری کاری کمتر بر نوجوانان خود نظارت دارند، بعد از این پژوهش به پدرانی که نوجوان داشتند مرخصی دادند و توجیه کردند که با نوجوانان خود ارتباط شان را تقویت کنند، بعد از مدتی دیدند بسیاری از آسیب‌های اجتماعی در کشور انگلستان کم شد، بنابراین می‌توان گفت همه چیز با زد و خورد و بگیر و ببند که حل نمی‌شود، نظارت خانواگی، نقش پدر، نقش پدر بسیار در نظارت و سلامت فرزندان و در جلوگیری از آسیب‌های اجتماعی، از مادر مؤثرتر است.

کلیدواژه‌ها: انقلاب جنسی خویشتنداری جنسی میل جنسی رابطه جنسی تربیت جنسی آزادی جنسی مسائل جنسی جنسی آمریکا جنسی غرب

آخرین ویرایش۱۵ آبان ۱۴۰۲

نظر شما :