هدایتپناه در گفتوگو با ایکنا تشریح کرد
اقدام حقوقی امام حسن(ع) و تضعیف حکومت اموی
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا هدایتپناه، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه درباره چگونگی پژوهش در دورههای متفاوت تاریخ امام حسن(ع) با ایکنا گفتوگویی داشته است، قسمت نخست این گفتوگو طی روزهای پیش از نظرتان گذشت، هماینک بخش دوم آن را با هم میخوانیم و میبینیم:
درباره تاریخ امام حسن(ع) به دلیل فراز و نشیبهای بسیار پژوهشهای عمیقی صورت نگرفته و ما با مطالعه منابع از دهههای ۳۰ شمسی تا به امروز شاهد تکرار گفتهها بودیم البته همه این دستاوردها مفید هستند زیرا اولین قدمها در رابطه با تاریخ امام دوم شیعیان محسوب میشود مانند کتاب «الحیاة السیاسیة للإمام الحسن(ع)» اثر مرحوم «سیدجعفر مرتضی عاملی» که در ۳۰ جلد به بررسی زندگی امام حسن(ع) پرداخته است، ولی در هر دورهای باید با توجه به شبهات، نظرات و پژوهشهای جدید و منابع تازه کشف شده مانند نسخههای خطی این پژوهشها را بهروز کرد.
اوضاع آشفته سپاه امام حسن(ع)
جلد دوم کتاب «تاریخ و سیره امام حسن مجتبی(ع)» که شامل امامت تا شهادت ایشان میشود به چهار بخش تقسیم شده است؛ بخش اول درباره امامت و خلافت است که به تشریح دلایل امامت، خلافت، اقدامات جنگ و مقدمات جنگ تا جریان صلح پرداختیم؛ بعضی دگراندیشان با استناد به یک تا دو سند تاریخی ضعیف میخواهند ثابت کنند وصایتی برای امام حسن(ع) از سوی امیرالمؤمنین علی(ع) نبوده و یک انتخاب مردمی صورت گرفته است و به علاوه سعی میکنند امام حسن(ع) را بهگونهای نشان دهند که از همان ابتدا به دنبال صلح بوده است.
در واقع دشمنان میخواستند امام حسن(ع) را مخالف سیاست امیرالمؤمنین علی(ع) نشان دهند و از عدم اقدام و تحرک امام در مقابل با معاویه سوءبرداشت و سوءاستفاده کردند و این عدم اقدام امام به دلیل رسیدگی به اوضاع آشفته عراق بود و در ابتدا مشغول بیعت گرفتن از دیگران بود و نمیتوانست در ماههای اول حکومت اعلان جنگ کند ولی معاویه در جواب نامههای امام حسن(ع) ادعای خلافت داشت و در نهایت با سرکشی معاویه امام مجبور به جنگ شد و دستور جهاد صادر کرد که «عبیدالله بن عباس» یکی از فرماندهان سپاه امام حسن(ع) در جنگ با معاویه بود که با گرفتن رشوه به امام حسن(ع) خیانت کرد.
در طی این جنگ، روایت شده امام حسن(ع) در ساباط مدائن به دلیل خواندن خطبهای که در آن مفهوم صلح القا شده بود خوارج دست به ترور امام میزنند که این یک نظریه ساختگی است؛ میخواستند برای پنهان کردن خیانت افراد خائن، امام را بهگونهای جلوه بدهند که از همان ابتدا ایشان به دنبال صلح بوده و تقصیر سپاهیان امام حسن(ع) نبوده در صورتی که افراد زیادی مانند عبیدالله بن عباس، شمر، شبث بن ربعی، حجاربن ابجر به امام خیانت کردند و ایشان را تنها گذاشتند و همین افراد در ماجرای به شهادت رساندن مسلم بن عقیل و امام حسین(ع) دست داشتند.
بین افراد خائن سپاه امام حسن(ع) با معاویه مکاتباتی انجام میشد که به دستور معاویه این نامهها به گروه مذاکرهکننده سپاه امام حسن(ع) داده شد تا آشفتگی و خیانت سپاهیان را به رخ امام بکشد و ایشان را از ادامه جنگ منصرف کند که البته خود امام حسن(ع) از این اوضاع مطلع بود؛ به این دلیل که میتوانست از ساباط به مدائن برای جمعآوری نیرو برود اما میدانست اوضاع از چه قرار است و دلیلی هم برای ترور امام توسط خوارج وجود نداشته زیرا تفکر آنها متفاوت است و ربطی به این جنگ نداشت پس علاوه بر اینکه خطبه ساختگی است و واقعیت ندارد آن افرادی که قصد جان امام را داشتند همان خیانتکاران بودند.
مانور نظامی؛ اولین نظریه جدید در تاریخ دوران امام حسن(ع)
یک عدهای مانند سلفیها، امویان و عثمانیمذهبان به دنبال تحریف انگیزه امام بودند و میخواستند در اذهان عمومی جا بیندازند که امام حسن(ع) از همان ابتدا به دنبال صلح بوده و قصد جنگ و مخالفت با معاویه را نداشته و نظریه دیگر به بعد از خیانت لشکریان امام مربوط میشود که با نبود پشتوانه مردمی و نظامی امام تصمیم به صلح گرفت که هر دو نظریه از سمت ما رد میشود چون امام حسن(ع) یک رجل سیاسی است؛ در همان ابتدا که ایشان در کوفه اعلام جهاد کرد و مردم ساکت ماندند میدانست پشتوانهای ندارد و غافلگیر نشد.
مانور نظامی نظریهای است که برای اولین بار در تاریخ امام حسن(ع) بیان شده و ما به آن اذعان داریم امام حسن(ع) نیز همان سیاستهای پدر را دنبال کرده و درصدد انجام آنها بودند، ولی حوادث سابق را نیز دور از نظر نداشتند؛ خواست عمومی که خستگی یا عدم اعتقاد به ادامه مبارزه با امویان بود، پیش از حوادث ساباط، خود، بازاندیشی سیاست راهبردی امام حسن(ع) در مواجهه با معاویه بود، از اینرو موضوعی پنهان و غیرمترقبه برای امام حسن(ع) وجود نداشته است تا با حوادث بعدی غافلگیر شود. بر این اساس، با توجه به هجوم سریع دشمن که در چند صد کیلومتری مرکز مخالف اردو زده بود، امام مجتبی(ع) چارهای جز یک تحرک نظامی نداشت تا بتواند حداقل، توازن قدرت را به دست آورد و از شکست حتمی و سراسر زیانبار جلوگیری کند.
رابطه امام حسین(ع) و امام حسن(ع)
دشمنان تا حدی به تحریفات خود در رابطه با انگیزه امام حسن(ع) انجام دادند که امام حسین(ع) و بنیهاشم را در مقابل امام حسن(ع) قرار دادند و در این موضوع بیان کردند دو برادر ممکن است سلایق متفاوت داشته باشند، اما در اینجا بحث تفاوت سلیقه مطرح نیست زیرا امام حسین(ع) با انجام عمل و رفتار از برادر بزرگتر و بزرگوار خود تبعیت میکرده و بارها از او درخواست کردند که در مقابل صلح امام حسن(ع) بایست ولی ایشان مطیع دستورات برادر خود بودند و دشمنان با استناد به روایات ضعیف، غیرموثق و ناقص سعی داشتند امام حسین(ع) را در مقابل امام حسن(ع) قرار دهند.
در بحث مفاد صلحنامه بندی مهم با نام تعیین تکلیف خلافت مسلمین وجود داشت که در آن ذکر شد حکومت تا زمانی که معاویه زنده است به او واگذار میشود و حق دادن خلافت به دیگری را ندارد که سران عراق و شام و خود معاویه آن را امضا کرد یعنی امام حسن(ع) کار نیمهتمام در جنگ صفین را که با وجود افراد نالایق به شکست ختم شد به اتمام رساند و در واقع امام از لحاظ حقوقی حکومت امویان را زیر سؤال برد و با واگذاری خلافت در یک بازه زمانی، مشخص کرد که حکومت در دست ایشان بوده و اختیار را از آنان گرفت زیرا صلحنامه تا زمان حیات معاویه برقرار است و با هر اقدام غیرقانونی، غیرشرعی و غیرمقبول حکومت از او گرفته خواهد شد.
به کوشش حانیهسادات حسینیکیا
نظر شما :