در گفتگو با دکتر مجید کافی «رابطه ناترازی انرژی و مشکلات موجود بر انسجام و سرمایۀ اجتماعی» بررسی شد

۰۵ شهریور ۱۴۰۴ | ۱۲:۰۹ کد : ۳۸۷۸۸ اخبار
تعداد بازدید:۷۸
در گفتگو با دکتر مجید کافی «رابطه ناترازی انرژی و مشکلات موجود بر انسجام و سرمایۀ اجتماعی» بررسی شد

‌گفتگو اختصاصی با دکتر مجید کافی عضو هیئت علمی گروه جامعه شناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه درباره «رابطه ناترازی انرژی و مشکلات موجود بر انسجام و سرمایۀ اجتماعی»

در ابتدا بفرمایید چرا انسجام اجتماعی در زمان کنونی مهم است؟
ایران اسلامی بعد از جنگ 12 روزۀ اسرائیل شاهد نوعی انسجام اجتماعی بین اقشار مختلف مردم به‌خصوص جوانان و نوجوانان بود. عقل جمعی حکم می‌کند تا از این فرصت به دست آمده و وضعیت جدید پساجنگ بهترین بهره را ببریم، به این معنا که باید نظام سعی کند این انسجام اجتماعی به دست آمده را به یک سرمایۀ اجتماعی و ملی تبدیل کند؛ چرا که جامعه‌ای که از انسجام بالایی برخوردار است، در در کوتاه مدتی و در مواجهه با بحرانها (مثل حملۀ مجدد اسرائیل به ایران و یا هر بحران دیگری) مقاومتر است، و در دراز مدت از توسعه اقتصادی و سیاسی پایدارتری برخوردار و از خشونتها، اعتراضات و جنبشهای داخلی دور می‌ماند. 

می‌توانید بر اساس علم جامعه‌شناسی تعریفی از انسجام و سرمایۀ اجتماعی ارائه کنید؟
انسجام اجتماعی به میزان همبستگی بین اعضای یک جامعه اشاره دارد و بیانگر این است که چگونه افراد و گروههای مختلف در یک جامعه با وجود تفاوتهای فرهنگی، اقتصادی یا سیاسی، احساس تعلق مشترک داشته و برای دستیابی به اهداف جمعی همکاری میکنند. مؤلفه¬های انسجام اجتماعی عبارتند از ۱. اعتماد متقابل (بین مردم، نهادها و حکومت)، ۲. احساس هویت مشترک (هویت ملی و هویت دینی)، ۳. مشارکت اجتماعی و سیاسی (میزان تعامل مردم در تصمیمگیریهای جمعی)، ۴. برابری نسبی مردم (کاهش شکافهای طبقاتی، قومی یا جنسیتی). همچنین می¬توان به عوامل تضعیف انسجام اجتماعی اشاره کرد: نابرابری اقتصادی، تبعیض قومی یا مذهبی، بی¬اعتمادی به نهادهای حکومتی، شکاف بین نسلی، و انحصارگرایی قومی، جنسی، نسلی، جناحی، و....
اما منظور از سرمایۀ اجتماعی، مجموعه‌ای از شبکه‌های اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت و همکاری بین افراد و گروه‌ها است که امکان عمل جمعی و دستیابی به اهداف مشترک را تسهیل می‌کند. این مفهوم بر این ایده استوار است که روابط اجتماعیِ قوی و مبتنی بر اعتماد می‌توانند مانند یک نوع "سرمایه" عمل کنند و بهره‌وری فردی و اجتماعی را افزایش دهند. همچنین می¬توان به عوامل کاهندۀ سرمایۀ اجتماعی در جامعه اشاره کرد: بی‌اعتمادی گسترده (به ویژه نسبت به نهادهای حکومتی)، شکاف‌های اجتماعی (اقتصادی، قومی، مذهبی، جنسی یا سیاسی)، تضعف روحیه همکاری، بحران‌های اقتصادی و مهاجرت‌های گسترده از مواردی هستند که متأسفانه در جامعه ایران پساجنگ به وضوح قابل مشاهده هستند. 

حال پرسش این است که چگونه می‌توان انسجام ایجادشده در یک وضعیت و بحران خاص مثل جنگ را تبدیل به یک سرمایۀ اجتماعی کرد؟ 
تبدیل همبستگی اجتماعی به سرمایه اجتماعی در ایران، فرآیندی تدریجی و پیچیده است که نیازمند تقویت ارتباطات اجتماعی، اعتماد اجتماعی، مشارکت فعال مردم در زندگی اجتماعی و سیاسی و افزایش حس برابری و عدالت بین مردم است. برای افزایش این مؤلفه¬های راهبردها و راهکارهایی وجود دارد که به پاره¬ای از آنها در ادامه اشاره می¬شود:

چگونه می‌توان با تقویت ارتباطات اجتماعی به افزایش اعتماد اجتماعی کمک کرد؟
راهکارهایی در این خصوص وجود دارد، به طور مثال 
.  تبدیل ارتباطات اجتماعی سنتی به ارتباطات شبکه‌ای مدرن اجتماعی:
 ارتباطات اجتماعی در ایران به طور سنتی اغلب درون نسلی، خویشاوندی، درون قومی یا درون مذهبی بوده است؛ اما سرمایه اجتماعی باید قابلیت پیوند ارتباطات بین نسلی، خویشاوندی، میان قومی و کثرت مذهبی و به طور کلی ارتباطات شبکه¬ای و جدید را داشته باشد. 
راهکار:
برای تبدیل ارتباطات سنتی به ارتباطات شبکه¬ای و جدید، باید:
-  فضاها، موقعیتها، و فعالیتهای مشارکتی بین‌قومی، بین مذهبی، بین‌نسلی و بین‌طبقه‌ای و... توسعه یابد. اعضای هر شورا، کارگروه، کمیسیون، برای فعالیتها و مشارکتهای اجتماعی باید ترکیبی از افراد مختلف باشد. قیمومیت یک گروه، نسل، قوم، و... بر دیگر اقشار جامعه نباید ادامه یابد. 
- از هرگونه پروژۀ مشترک شهری، روستایی، محیط‌زیستی، فرهنگی و داوطلبانه از هر قشر، قوم، نسل، مذهب، جنس و... حمایت شود. 
-  هویت ملی هم‌افزا با استفاده از توسعۀ و برجسته کردن دستآوردهای انواع هنرها، ادبیات، موفقیتهای ورزشی به خصوص در میادین بین‌المللی، نمادها و مفاهیم ملی، نه مبتنی بر حذف تفاوت‌های محلی و قومی بلکه در چارچوب هویت ملی، تقویت شود. همچنین باید از طریق آموزش فرهنگ، تاریخ تمدن ایرانی ـ اسلامی، تاریخ ایران و اسلام و ارزش‌های مشترک بدون تحریف و بزرگ‌نمایی هویت ملی را بازسازی کرد. در راستای افزایش کیفیت آموزش، باید به محتوا و مدرسان و معلمان به خصوص در سطح ابتدایی و متوسط توجه جدی نشان داد، و از عواملی که سبب کاهش کیفیت آموزشی می¬شود، همچون مسائل و مشکلات معیشتی و اقتصادی معلمان، کاهش شأن و منزلت اجتماعی آنان و بی¬مهری-های به قشر فرهیخته و... دوری کرد.
 گفت‌وگوی بین‌نسلی برای انتقال تجربیات و کاهش شکاف نسلی توسعه یابد. 

اینطور که فرمودید، ارتقای سطح ارتباطات برای تقویت انسجام اجتماعی لازم است، به نظر شما به چه راهکارهایی برای ارتقای سطح ارتباطات میتوان اشاره کرد؟
.  ارتقای سطح ارتباطات اجتماعی:
برای اینکه همبستگی اجتماعی به سرمایۀ اجتماعی تبدیل شود، باید مهارت‌های ارتباطی، کار جمعی، مدیریت تعارضها و چالشها، و گفت‌وگو آموزش داده شود.
راهکار:
برای ارتقای سطح ارتباطات اجتماعی (مهارتهای ارتباطی، کارجمعی، مدیریت تعارضها و چالشها، و گفت‌وگو)، باید:
-  آموزش‌های ارتباطات اجتماعی به نظام آموزش عمومی کشور به خصوص آموزش ابتدایی و متوسطه افزوده شود. نقش نهادهای آموزشی و پرورشی در ایجاد و تقویت همبستگی اجتماعی و تبدیل آن به سرمایۀ اجتماعی لازم به گفتن نیست.
-  کارگاه‌هایی در سطح محلات شهری، سازمانها، روستاها و... برگزار کرد. 
-  مهارتهای ارتباطی، کارجمعی، مدیریت تعارضها و چالشها، و گفت‌وگو، در خانواده، رسانه¬های جمعی و شبکه¬های اجتماعی مجازی ترویج شود. 
در مجموع برای ارتقای سطح اعتماد اجتماعی باید چه کارهایی انجام داد؟
.  ارتقاء اعتماد اجتماعی:
 سرمایه اجتماعی بدون اعتماد متقابل مردم ـ دولت و نظام سیاسی، و مردم ـ مردم معنا ندارد؛ اعتماد اجتماعی نیز در جامعه¬ای به منصۀ ظهور و بروز می¬رسد که همبستگی اجتماعی وجود داشته باشد.
راهکار:
برای افزایش اعتماد اجتماعی، باید:
-  به نیازهای مردم و رفع آنها اهتمام جدی ورزید. در این راستا می¬توان از دستاوردهای هنری، ادبی و موفقیتهای ورزشی در سطح بین‌المللی، ملی و استانی برای روایت رنج، امید، بازسازی و مقاومت مردم استفاده کرد. همچنین باید زیرساخت‌های اشتغال و خدمات عمومی را ایجاد و تقویت کرد. 
-  در عملکرد دستگاه¬های دولتی و نهادهای حکومتی شفافیت وجود داشته باشد. 
-  مسؤولان و دستگاه¬های حاکمیتی به نیازها و ابهامات مردم پاسخگو باشند.
-  به جد با فساد اداری و اقتصادی که یکی از عوامل گسست اجتماعی است، مقابله و مبارزه کرد.
-  با انواع تبعیض (قومی، جنسیتی، طبقاتی، ژنی، مذهبی، مرکزی ـ پیرامونی یا حاشیه‌ای و...)  مبارزه شود. همچنین باید برای کاهش فقر و بیکاری که همبستگی اجتماعی را تهدید می‌کنند، اقدامات جدی انجام گیرد.
-  مسؤولان و مدیران ناکارآمد دستگاه‌های اجرایی را عزل و برکنار کرد و امور را به افراد شایسته و کارآمد سپرد.
-  رسانه‌های انتقادی، مستقل و مسئول برای شفاف کردن عملکرد و پاسخگوکردن مسؤولان، مبارزه با فساد، تبعیض و ناکارآمدی پاره‌ای از مدیران ایجاد و از آنها حمایت کرد. به عبارت دیگر باید رسانه‌های ملی با هدف روایت فراگیر از نظام از سوگیری به یک گروه و جناج به فراگیری به همه گروه‌ها و جناجها تغییر جهت دهند. افزون بر این باید از فعالیت رسانه‌هایی که دوگانه‌سازی، قطب¬سازی، تبعیض یا بی‌اعتمادی را ترویج می‌کنند، جلوگیری گردد. 
-  از بهره‌برداری ابزاری از همبستگی اجتماعی برای تحمیل یک هویت خاص یا حذف دیگران جلوگیری کرد.

 

برای افزایش مشارکت اجتماعی می‌‎توان راهکارهایی را به دولت مردان و مدیران پیشنهاد کرد؟.  
گسترش مشارکت اجتماعی فراجناحی و گروهی:
 ایجاد و افزایش مشارکت اجتماعی نباید صرفا درون‌ یک گروه خاص یا جناح حاکم باشد به خصوص اگر آن گروه و جناح از یک اقلیت اجتماعی برخوردار باشد؛ بلکه باید مشارکت اجتماعی به روابط بین گروه‌ها و جناحهای اجتماعی وسیاسی مختلف، بین نهادها و سازمانهای رسمی و غیررسمی و مردمی نیز گسترش یابد.
راهکار:
برای گسترش مشارکت اجتماعی فراجناحی و گروهی، باید:
-  برنامه‌های مشترک بین گروه¬های اجتماعی و سیاسی و مناطق مختلف اجرا کرد.
-  از مهندسی مشارکتهای اجتماعی و سیاسی برای پیروزی یک گروه یا جناح اقلیت سیاسی و اجتماعی پرهیز شود. 
-  از گفت‌وگوهای فراگروهی و جناحی در سطح حاکمیت و رسانه¬های ملی حمایت کرد. این حمایت و استفاده نباید در وضعیتها و موقعیتهای خاص و زمانهای مشخص باشد، بلکه باید به یک رویه و سنت در سطح حاکمیت و رسانه¬ها تبدیل شود. تقویت فرهنگ گفت‌وگو بین گروه¬ها، جناحها، اقوام، پیروان مذاهب و طبقات مختلف باعث کاهش سوءتفاهم‌ها می¬شود.
-  از گروه‌های مختلف برای مشارکت در امر سیاست‌گذاری و تصمیم¬گیری دعوت شود.
-  نهادها و سازمانهای غیردولتی، انجمن‌ها، خیریه‌ها و سازمان‌های مردم‌نهاد (NGOها) را تقویت کرد.
-  از اقوام و مذاهب مختلف در مدیریتهای ملی، استانی، شهری، روستایی و محلی برای جلوگیری از حاشیه‌‌های اجتماعی و سیاسی استفاده کرد.

احساس عدالت اجتماعی به چه میزان در جامعه مهم است و چه راه هایی برای تقویت آن وجود دارد؟
تقویت احساس عدالت اجتماعی:
 امنیت روانی و اجتماعی و حس تعلق به روح جمعی؛ احساس وجود عدالت اجتماعی، امنیت روانی و اجتماعی و حس تعلق به روح جمعی باعث می‌شود که همبستگی اجتماعی به همبستگی عاطفی تبدیل شود و همبستگی عاطفی سبب افزایش اعتماد و مشارکت اجتماعی از مؤلفه‌های سرمایۀ اجتماعی می-گردد.
راهکار:
برای تقویت احساس عدالت اجتماعی، امنیت روانی و اجتماعی و حس تعلق به روح جمعی، باید:
 - تفاوتها و شکاف‌های نسلی، طبقاتی، جنسیتی و قومی کاهش یابد. 
-  منابع و امکانات در مناطق مختلف کشور عادلانه توزیع شود و همچنین فرصت‌های اقتصادی و اجتماعی به احاد مردم یکسان فراهم باشد.
-  نباید مردم تحت فشارهای ناترازی انرژی، مسائل زیست محیطی، تحریمهای ظالمانه خارجی، اظهارنظرهای عامیانه و غیرتخصصی بعضی از مسؤولان، تهدیدات نظامی خارجی، و... باشند. 

 

کد تحریریه : ۲۰۰

آخرین ویرایش۰۵ شهریور ۱۴۰۴

نظر شما :