در میزگرد گروه علوم تربیتی، روان‌شناسی و خانواده

در نشست تخصصی بررسی چالش‌های اجتماعی مناطق حاشیه‌نشین مطرح شد

۰۹ آذر ۱۴۰۴ | ۱۶:۵۱ کد : ۳۸۸۸۷ اخبار
تعداد بازدید:۱۴
در نشست تخصصی بررسی چالشهای اجتماعی مناطق حاشیه نشین زهرا ،لطفیان، جامعه شناس در همایش ملی حاشیه نشینی که ۹ آذر ماه در سالن قلم پژوهشگاه حوزه و دانشگاه برگزار شد گفت این پژوهش با تمرکز بر محله جوی آباد اصفهان ، به بررسی تجربه زیسته مادران در زمینه تربیت فرزندان، انتقال ارزشها و مواجهه با چالشهای اجتماعی و اقتصادی پرداخته است.
در نشست تخصصی بررسی چالش‌های اجتماعی مناطق حاشیه‌نشین مطرح شد

 

به گزارش خبرنگار پژوهشگاه حوزه و دانشگاه؛ لطفیان در میزگرد گروه علوم تربیتی، روان‌شناسی و خانواده گفت: «توسعه نامتوازن شهری، مهاجرت‌های اجباری از روستا به شهر، و سکونت در مناطق کم‌برخوردار، ساختار خانواده را دستخوش تغییرات جدی کرده است. در این میان، مادران به‌عنوان کنشگران اصلی تربیت، با فشارهای مضاعف اقتصادی، فرهنگی و روانی مواجه‌اند.»

 

این پژوهشگر تصریح کرد : موضوع مهمی که مرا به سمت این پژوهش بود علت طلاق بالا دراین منطقه بود که ۷۰ درصد ازدواج ها به طلاق منجر می شود و این کنجکاوی من را بر انگیخت تا بتوانم به این تحقیق بپردازم .

 

وی افزود: بر اساس این پژوهش کیفی که با استفاده از روش تحلیل مضمون و مصاحبه تهیه شده است با ۱۰ مادر ساکن محله انجام شده، است که بر سه محور اصلی زمینه‌های شکل‌گیری حاشیه‌نشینی، چالش‌های مادران، و شیوه‌های انتقال ارزش‌ها تهیه شده است. 

 

لطیفیان خاطر نشان کرد؛ : مادران با وجود مشکلاتی چون اشتغال ناپایدار همسران، بی‌سوادی و دیگر مشکلات و ناامنی اجتماعی و محرومیت فرهنگی، همچنان دغدغه تربیت فرزندان و انتقال ارزش‌هایی چون نماز، حلال‌خوری و موفقیت تحصیلی را دارند.

 

 این پژوهشگر تأکید کرد: «تحصیل فرزندان، برای این مادران تنها راه امید و تاب‌آوری است. آن‌ها با الگوسازی، گفت‌وگو و نظارت رفتاری، تلاش می‌کنند چرخه فقر و ناامیدی را بشکنند، هرچند فقدان حمایت نهادی و ضعف خدمات اجتماعی، مانع تحقق این تلاش‌هاست.»

 

 وی در پایان، این پژوهش پیشنهادهایی برای سیاست‌گذاران و نهادهای فرهنگی ارائه داد که از جمله آنها تقویت گروه‌های مرجع محلی به‌ویژه معلمان و مادران، طراحی برنامه‌های آموزشی و مهارتی برای زنان حاشیه‌نشین، و مداخله هدفمند نهادهای دولتی و خیریه در مناطق کم‌برخوردار است. 

 

این پژوهشگر افزود: نکته جالب این بود که اغلب مادران می گفتند اگر وضعیت روستا خوب باشد به روستا بر می گردیم و من معتقد هستم اگر شبکه راه های روستا به شهر توسعه یابد مهاجرت معکوس رخ می دهد.

 

 وی ابراز کرد: این گزارش، تصویری روشن از ظرفیت‌های پنهان مادران در بافت‌های حاشیه‌ای ارائه می‌دهد و ضرورت توجه به نقش آن‌ها در سیاست‌گذاری‌های اجتماعی را یادآور می‌شود.

 

در ادامه مجید صالحیان ارائه دهنده مقاله سیاست های توانمندسازی اقتصادی بر سلامت روان ساکنان حاشیه‌ نشینی گفت: مرور نظام‌مند پژوهش‌های علمی در بازه ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۴ نشان می‌دهد که سیاست‌های توانمندسازی اقتصادی می‌توانند نقشی مؤثر در کاهش آسیب‌های روانی و ارتقای کیفیت زندگی ساکنان مناطق حاشیه‌نشین ایفا کنند.

 

وی تاکید کرد: این یافته‌ها، زنگ بیدارباشی برای سیاست‌گذاران اجتماعی است تا از نگاه حمایتی صرف عبور کرده و به سمت راهبردهای توانمندساز حرکت کنند.

 

 

دکتر صالحیان در ادامه افزود: این مطالعه با بررسی دقیق مقاله های علمی معتبر از میان بیش از ۳۰۰ مقاله منتشرشده در بازه زمانی ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۴، تصویری روشن از رابطه میان اقتصاد و روان ترسیم می‌کند.

 

وی تاکید کرد: بر اساس این پژوهش، سیاست‌هایی نظیر ایجاد فرصت‌های شغلی پایدار، آموزش‌های مهارتی، ارائه وام و حمایت‌های مالی، و ارتقای سواد اقتصادی، تأثیر مستقیمی بر کاهش اضطراب، افسردگی، ناامیدی و افزایش تاب‌آوری، رضایت از زندگی و مشارکت اجتماعی داشته‌اند.

 

دکتر صالحیان اظهار داشت : این تأثیرات به‌ویژه در میان زنان، جوانان و اقشار کم‌درآمد چشمگیرتر بوده و در مناطق پرجمعیت با تعامل اجتماعی بالا، شدت بیشتری داشته است. پژوهشگران سه مسیر اصلی برای اثرگذاری این سیاست‌ها شناسایی کرده‌اند شامل مسیر اقتصادی افزایش درآمد و کاهش ناامنی مالی، مسیر روان‌شناختی ، تقویت احساس کنترل، امید به آینده و عزت‌نفس , مسیر اجتماعی شامل : ارتقای سرمایه اجتماعی، حس تعلق و کاهش انزوای اجتماعی است.

 

وی تصریح کرد: در این گزارش تأکید شده است که توانمندسازی اقتصادی صرفاً به معنای افزایش درآمد نیست، بلکه فرآیندی برای احیای کرامت انسانی و بازسازی امید در دل ساکنان مناطق کم‌برخوردار است. به گفته پژوهشگران، «اقتصاد نقطه‌ی شروع است، اما آنچه سلامت روان را متحول می‌کند، احساس ارزشمندی انسان است.»

 

صالحیان بیان کرد: این مطالعه،پیشنهادهایی برای سیاست‌گذاران ارائه شده است که از جمله آن‌ها می‌توان به ایجاد مراکز خدمات اجتماعی در محلات حاشیه‌نشین، حمایت از کارآفرینی زنان و جوانان، تقویت زیرساخت‌های زندگی و طراحی برنامه‌های ساختاریافته برای ارتقای سرمایه اجتماعی اشاره کرد.

 

گفتنی است این پژوهش، گامی مهم در جهت پیوند میان سیاست‌گذاری اقتصادی و سلامت روانی جامعه است و می‌تواند مبنایی برای تدوین برنامه‌های ملی در حوزه توسعه اجتماعی و کاهش آسیب‌های روانی در مناطق کم‌برخوردار باشد.

 

در ادامه عضو هیئت علمی مطالعات آموزش و پرورش خواستار طراحی مدارس سیّال و نظام ارزشیابی منطقه‌ای شد و تاکید کرد:عدالت تربیتی در ایران نیازمند بازنگری است.

 

دکتر محمد حسنی با اشاره به شکاف‌های عمیق در نظام تربیتی کشور، خواستار بازتعریف مفهوم عدالت در آموزش و طراحی سیاست‌هایی برای شناسایی و حمایت از کودکان حاشیه‌نشین شد.

وی با ارائه چارچوبی سه‌وجهی برای سنجش عدالت تربیتی، تأکید کرد: عدالت آموزشی تنها با دسترسی به مدرسه محقق نمی‌شود، بلکه باید درگیری فعال و دریافت مؤثر نیز در نظر گرفته شود. 

دکترحسنی در ادامه به بیان سه بُعد عدالت تربیتی: دستیابی، درگیری پرداخت و افزود: برخورداری از تربیت مدرسه‌ای در سه بُعد تعریف می‌شود دستیابی: وجود مدرسه و امکان حضور فیزیکی کودک است، درگیری به معنای ، مشارکت فعال، روان‌شناختی و اجتماعی کودک در فرآیند یادگیری است در ادامه دریافت به معنی بهره‌مندی واقعی از آموزش و کسب مهارت‌های لازم برای بهبود کیفیت زندگی او است.

این پژوهشگر در ادامه با استناد به نظریات متفکرانی چون جان رالز، آمارتیا سن، نانسی فریزر و مایکل والزر، تأکید کرد:. عدالت آموزشی باید به توانمندسازی کودکان برای بهره‌برداری از فرصت‌ها منجر شود. 

 

دکتر حسنی با اشاره به نتایج میدانی پژوهش‌های خود، از جمله اجرای آزمون‌های سواد پایه در استان خوزستان، گفت: شواهد نشان می‌دهد که بسیاری از دانش‌آموزان، حتی در پایان دوره ابتدایی، از سواد خواندن و نوشتن کافی برخوردار نیستند. این یعنی دریافت مؤثر از آموزش، در بسیاری از موارد محقق نمی‌شود.

 

وی در ادامه، به پدیده «حاشیه‌نشینی آموزشی» پرداخت و تاکید کرد: پدیده حاشیه نشینی می‌تواند در کودکان به دو شکل بروز یابد: کودکانی که در مدرسه حضور دارند اما بهره‌مند نمی‌شوند، و کودکانی که اساساً از ورود به مدرسه بازمانده‌اند، غفلت غیرعمدی و ساختاری از برخورداری کامل گروهی از کودکان از موهبت تربیت مدرسه‌ای در سه بُعد دستیابی، درگیری و دریافت خودش را نشان می دهد.

 

عضو هیئت علمی مطالعات آموزش و پرورش کودکان کار و خیابانی، کودکان دارای معلولیت ، کودکان دوزبانه در مناطق محروم ، دختران مناطق کم‌برخوردارو کودکان فاقد اسناد هویتی یا مهاجر از گروه های حاشیه نشین برشمردو افزود: راهکارهای پیشنهادی برای مقابله با حاشیه‌نشینی آموزشی ضرورت مداخلات هدفمند دانست .

حسنی در بیان راهکارهای کلیدی برای کاهش نابرابری در دستیابی و دریافت تربیت مدرسه‌ای گفت: راه‌اندازی مدارس سیّال یا مدرسه دوم( ایجاد مدارس انعطاف‌پذیر در روزهای تعطیل (پنج‌شنبه و جمعه) برای کودکان کار و بازمانده از تحصیل)، با ارائه خدمات حمایتی مانند تغذیه، بسته‌های آموزشی و فضای امن، می‌تواند گامی مؤثر در کاهش فاصله آموزشی باشد.  

وی تاکید کرد: توسعه مدارس دوستدار خانواده در مناطق محروم که خانواده‌ها به دلایل فرهنگی یا اقتصادی از آموزش فرزندان خود حمایت نمی‌کنند می تواند ازمعظلات حاشیه نشینی بکاهد بنابراین لازم است مدارسی طراحی شوند که با خانواده‌ها رابطه‌ای صمیمی و حمایتی برقرار کرده و آنان را در فرآیند تربیت مشارکت دهند

 

 این پژوهشگر ایجاد نظام ارزشیابی منطقه‌ای و حمایت اجتماعی هدفمند را موثر دانست و افزود: طراحی سازوکاری برای شناسایی کودکان دارای ضعف یادگیری و ارائه مداخلات حمایتی مانند کلاس‌های تقویتی، منابع آموزشی رایگان، مشاوره و حمایت اجتماعی، به‌ویژه در مناطق کم‌برخوردار، از دیگر راهکارهای پیشنهادی است.

 

عضو هیئت علمی مطالعات آموزش و پرورش تاکید کرد: بی‌توجهی به عدالت تربیتی، پیامدهایی چون بازتولید فقر، تضعیف توسعه پایدار، تهدید انسجام اجتماعی و افزایش واگرایی را به‌دنبال دارد.

 به گفته این پژوهشگر اگر پیامدهای حاشیه نشینی امروز دیده نشوند، فردا به چالش‌های اجتماعی بدل خواهند شد.

 دکتر حسنی خواستار طراحی شاخصی به‌نام «حساسیت حاکمیت به عدالت تربیتی» شد و تأکید کرد: تا زمانی که سیاست‌گذاران به‌طور جدی به عدالت آموزشی نپردازند، شکاف‌های موجود نه‌تنها ترمیم نمی‌شوند، بلکه تعمیق خواهند یافت.

 

  رقیه روزی کارشناس ارشد بالینی مددکار خانواده گفت: نتایج پژوهش میدانی و نظری در مناطق حاشیه‌نشین کشور نشان می‌دهد که خشونت خانگی نه‌تنها یک معضل فردی، بلکه پدیده‌ای ساختاری با ریشه‌های عمیق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است که پیامدهای گسترده‌ای بر سلامت روان، تحصیل و آینده کودکان دارد.

 

 خانم روزی درموضوع مورد تحقیق خود با عنوان خشونت خانگی در خانواده های حاشیه نشین با حضور برخط افزود: با مطالعه 9 مقاله مرجع وتحقیقات متعدد در ایران از سال 1380 تا 1403 خشنونت در خانواده های حاشیه نشین نمود بیشتری دارد. 

وی تصریح کرد: در این مطالعه که با بهره‌گیری از نظریه‌های علمی تأکید شده است که خشونت خانگی در این مناطق حاشیه نشین اغلب به‌عنوان یک رفتار آموخته‌شده و استراتژی بقا در شرایط فقر، بیکاری، مسکن نامناسب و نبود حمایت‌های اجتماعی بروز می‌یابد.

 

این مددکار خانواده تاکید کرد: از جمله یافته‌های کلیدی این پژوهش می‌توان به عوامل زمینه‌ساز خشونت مانند فقر، بیکاری، اعتیاد والدین، سطح پایین تحصیلات و نبود مهارت‌های فرزندپروری از مهم‌ترین عوامل خطر در بروز خشونت خانگی در مناطق حاشیه‌نشین هستند.

  خانم روزی با اشاره به پیامدهای روانی و رفتاری افزود: قربانیان خشونت خانگی در این مناطق با اختلالاتی نظیر اضطراب، افسردگی، کاهش عزت نفس، افت تحصیلی و حتی گرایش به مصرف مواد مخدر مواجه‌اند. پ

 

وی چالش‌های نظام‌های حمایتی را مهم دانست و اظهار داشت: بی‌اعتمادی به نهادهای رسمی، پیچیدگی‌های فرهنگی و قانونی، و دشواری گزارش‌دهی در مواردی که عامل خشونت از اعضای خانواده است، از موانع جدی در مسیر حمایت از قربانیان به شمار می‌روند.

 

 این پژوهشگر گفت: در کنار سرمایه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، بُعد «سرمایه اعتقادی و دینی» نیز به چارچوب‌های نظری باید افزوده شود تا تحلیل‌ها با بافت فرهنگی و مذهبی جامعه ایرانی هم‌راستاتر شود.

وی با اشاره به محدودیت‌های پژوهش‌های پیشین، از جمله تمرکز بر مناطق جغرافیایی خاص و شکاف میان داده‌های کمی و کیفی، بر ضرورت انجام مطالعات گسترده‌تر و بومی‌سازی نظریه‌ها تأکید کرد.

این کارشناس ارشد بالینی همچنین بر لزوم بازتعریف مفاهیمی چون «عدالت اجتماعی» در بافت حاشیه‌نشینی تأکید کرد و خواستار تقویت نظام‌های حمایتی، آموزش مهارت‌های فرزندپروری، و توسعه سیاست‌های پیشگیرانه با رویکرد عدالت‌محور و فرهنگی شد .

 

 

 

کد تحریریه : ۶۸۰۴

کلیدواژه‌ها: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه

آخرین ویرایش۱۳ آذر ۱۴۰۴