یادداشت دکتر محمدهادی توکلی
ضرورت بازشناسی اولویتهای امروز تشیع
ضرورت بازشناسی اولویتهای امروز تشیع
نوشتاری از دکتر محمدهادی توکلی، عضو هیات علمی گروه فلسفه و کلام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه
در روزهای اخیر، برخی مواضع جاهلانه، نابخردانه و بیمایه در باب مذهب حقۀ شیعه، سبب بروز تنش و حاشیههایی پرچالش شد؛ از توهین های غیرمتعارف گرفته تا کارزارهای درخواست محاکمه تا فراخوانهای راهپیمایی و هیجانآفرینیهای بیثمر.
پرسشی که در این میان باید صریحاً مطرح شود ـ بیآنکه قصد تعرض به شهادت صدیقۀ طاهره (سلام الله علیها) داشته باشم (که خود نیز به صحت آن باور دارم) ـ این است که:
آیا واقعاً شایسته است که دغدغهٔ اصلی شیعه در عصر حاضر، برجستهسازی اینگونه مسائل و ضریبدادن مستمر به آنها باشد؟
چهرهای که امروز از مذهب ارائه میکنیم، بیش از آنکه ریشه در معارف الهیاتی، اخلاقی و معنوی اهلبیت علیهمالسلام داشته باشد، به نمادهای هیجانی و حاشیهای گره خورده است؛ نمادهایی که مصداق روشن آن نزاع یکیدو دهۀ اخیر بر سر رفتارهای پرحاشیهای چون قمهزنی و مشابه آن است.
در همین حال، بخش عظیمی از میراث معرفتی، تربیتی و اخلاقی عترت طاهره علیهمالسلام مهجور مانده؛ نه از آن پاسداری معرفتی میشود، نه در هویتسازی شیعه در روزگار کنونی نقش بایستهای یافته است؛ آن هم در زمانی که تشیع، توجه جهانیان را بهلحاظ ساحتهای سیاسی و استکبارستیزانه، بیش از پیش به خود جلب کرده است.
اگر ناظری بیرون از فضای شیعی به این صحنه بنگرد، طبیعی است که چنین تصویری نه جذابیت دارد و نه وقار، و چهبسا مذهب را تهی از معنا و گرفتار احساسات خام بنمایاند. یکی از نمونههای بیتوجهی ما به سیره اهل بیت علیهم السلام، کنار گذاشتن حساسیت ایشان علیهمالسلام نسبت به شیوۀ نمایانشدن مذهب در برابر جامعه است، که یکی از نمونههای آن نامه امام کاظم علیهالسلام است به برخی از شیعیان:
«لا تُلِحّوا فی المتعة، إنّما علیکم إقامةُ السُّنّة، ولا تشتغلوا بها عن فرُشکم وحلائکم فیکفُرن ویدعون على الآمرین لکم بذلک ویلعنوننا»
سخن امام (علیهالسلام) نشانگر آن است که حتی ترویج یک حکم شرعی، اگر به بدفهمی، سوءبرداشت یا وهن مذهب بینجامد، از نظر اهلبیت شایستۀ اصرار و برجستهسازی نیست؛ چه رسد به مسائلی که اساساً فرعیاند و تنها خوراک جریانهای پرصدا و کممایه میشوند.
به نظر میرسد در تعریف و عرضۀ تشیع، گرفتار نوعی خودبنیادی گفتمانی و انسداد ارتباطی شدهایم؛ گویی بهجای تولید معنا و معرفت، سرگرم پاسخدادن به صداهایی شدهایم که نه عمق دارند و نه ارزش پیگیری. این واکنشزدگی، خود نشانهای از بحران در ارائۀ هویت مذهبی است؛ بحرانی که اگر دیده نشود، در آیندهای نهچندان دور به فقر معنوی و گسست اجتماعی منتهی خواهد شد.
