تحلیل نظری تاثیر ارزشهای غیرواقعی بر ایجاد بحران مالی جهانی سال ۲۰۰۷ - ۲۰۰۹
بروز بحران مالی بین سالهای ۲۰۰۷-۲۰۰۹ میلادی را میتوان، بدون هیچگونه تردیدی، مهمترین واقعه اقتصادی چند دهه گذشته دانست. مکاتب و جریانهای غالب تفکر اقتصادی (در قالب دو نحله کینزی و نئوکلاسیکی) با اتکا به ارکان و مبانی مکتب فکری خود نظریههای مختلفی را در توضیح بحران مالی سال ۲۰۰۸ ارائه کردهاند؛ ولی چون ملاحظات نهادی نظام اقتصادی را در نظر نمیگیرند، قادر به توضیح و تبیین ریشههای اصلی بحران نیستند. یکی از مهمترین ملاحظات نهادی، نقش ارزشهای غیرواقعی، به ویژه خلق اعتبار در نظام بانکداری تجاری و نظام بانکداری سایهای، در ایجاد و پویایی بحران مالی است. در این مطالعه ضمن معرفی انواع بحرانهای مالی، فرآیند خلق و تثبیت ارزشهای غیرواقعی و تأثیر آن بر شکلگیری چرخههای مالی، سعیشده است با استفاده از یک الگوی نظری، علت پایهایتر از آنچه اقتصاددانان جریانهای غالب به عنوان علت اصلی ایجاد و پویاییهای بحران مالی ذکر میکنند، ارائه شود. این علت برگرفته از آموزههای دینی همچون نفی اکل مال به باطل و نفی غرر بوده و ارزشهای غیرواقعی نام گرفته است؛ آنگاه برخی آثار کلان وجود آن در قالب یک الگوی رشد درونزای توسعه یافته استخراج و تحلیل شده است. توسعه الگو به صورت وارد کردن واسطههای مالی شامل بانکها به الگوی رشد فرانک رمزی (۱۹۲۳م) است. الگو از طریق نظریه کنترل بهینه به طور صریح حل و پویاییهای بروز ادوار تجاری و بحران مالی در آن تبیین شده است. بر اساس نتایج، خلق ارزشهای غیرواقعی، به شکل اعتبار بانکی، اصلیترین و مهمترین دلیل بروز بحرانهای مالی است. از اینرو در سیاستگذاری کلان بر گسترش تکیه بر ارزشهای واقعی جهت پرهیز از بروز بحران مالی تأکید میشود.
- نوبت چاپ: اول
دانلود فایل 30 صفحه اول کتاب به طور رایگان یا فایل 30 صفحه اول کتاب را به طور رایگان دانلود کنید