پای «درمان معنوی خداسو» را به دانشگاهها باز کنیم
رویکرد درمان معنوی خداسو که بیش از دو دهه از فعالیت جدی آن میگذرد، آرام آرام جای خود را بین روشهای درمانی دیگر باز کرده است و امروز مخاطبان جدی و مراجعهکنندگان چند ساله دارد و تعداد درمانگرانی که آن را آموزش میبینند در سراسر کشور رو به افزایش است.
رویکرد درمان معنوی خداسو که بیش از دو دهه از فعالیت جدی آن میگذرد، آرام آرام جای خود را بین روشهای درمانی دیگر باز کرده است و امروز مخاطبان جدی و مراجعهکنندگان چند ساله دارد و تعداد درمانگرانی که آن را آموزش میبینند در سراسر کشور رو به افزایش است. از اینرو بار دیگر میهمان مسعود جانبزرگی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مبدع این رویکرد درمانی شدیم تا به بررسی بیشتر و تحلیل این رویکرد درمانی بپردازیم.
در گفتوگوهای تفصیلی ایکنای قم با این استاد حوزه و دانشگاه که پیش از این منتشر شد، از چگونگی و چرایی ابداع رویکرد درمان معنوی خداسو پس از ۱۰ سال تحقیق و همچنین از یک نقص عمده در نظریههای رواندرمانگری دنیا سخن به میان آمد و آن اینکه این نظریهها، فضای ادراکی انسان را فقط به خودش و دنیای اطرافش خلاصه میکند.
در بخش دوم گفتوگوی تفصیلی این سخن به میان آمد زمانی که انسان دچار بیتعادلی میشود، روانشناسی بهدرستی میتواند به انسان کمک کند تا او را به تعادل برساند، اما نمیتواند انسان را در مسیر تعالی قرار دهد زیرا لازمه تعالی، فعال کردن مبدأ و معاد واحد است و تنظیم مبدأ و معاد واحد همان فعال کردن معنویت است.
در نهایت به یک پرسش اساسی در این حوزه که عامل مقاومتهای شدید اساتید دانشگاه در حوزه درمانگری معنوی است، اشاره شد و آن اینکه آیا مداخلات مذهبی و معنوی احساس گناه مراجعان را بالا نمیبرد؟ پاسخ به این پرسش در بخش سوم این گفتوگو از نظر میگذرد:
جانبزرگی ضمن رد فرضیه افزایش احساس گناه مراجعهکننده تحت درمان معنوی خداسو، بیان کرد: فرض را بر آن میگیریم که مداخلات معنوی احساس گناه مراجعه را افزایش دهد، زمانی که شخصی مرتکب اشتباه میشود، احساس گناه دارد و اگر آن را به مثابه یک زخم عفونی در نظر بگیریم آیا بهتر آن است که روی زخم را پانسمان کنیم تا بیمار متوجه عفونت آن نشود یا درمان کنیم؟ بنابراین واقعیت آن است که اگر درمان معنوی احساس گناه مراجعهکننده را افزایش دهد، که کاملا این فرضیه را رد میکنم، علت آن، احساس گناه است.
بیشتر بخوانید:
- ناسازگاری روانشناسی با معنویت و مذهب تا پیش از ۲ دهه اخیر + فیلم
- رسیدن به تعادل برای انسان کافی نیست/ تنظیم مبدأ و معاد در درمان معنوی خداسو + فیلم
وی ادامه داد: زمانی که شخص احساس گناه میکند بهترین راهکار خروج از این وضعیت خلوت کردن با خداست، زیرا اگر بخواهد احساس گناه خود را برای دوست یا همکارش بگوید، اضطراب بازگو کردن آن مطلب توسط دوستش برای دیگران، شخص را آزار میدهد. در درمان معنوی نیز ارتباط فرد با خودش و در نهایت با خدا را بهبود میبخشیم.
مبدع رویکرد درمان معنوی خداسو به آیاتی از قرآن کریم که الگوی اصلی در درمان معنوی خداسو است، اشاره کرد و گفت: خداوند در آیه هفتم سوره شمس میفرماید: «وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا؛ سوگند به نفس و آن کس که آن را درست کرد»، همگی ما به این آیه معتقد هستیم؛ سپس خداوند به بندگانش میگوید یک دستگاه عجیب و غریب درونی برای شما قرار دادم که ما آن را نظام تشخیصگر درونی(عقل انسان) مینامیم که میتواند تشخیص بدهد چه چیزی خوب و چه چیزی بد است.
استاد روانشناسی بالینی اظهار کرد: نظام تشخیصگر درونی یعنی عقل فطری و یک نظام نهادینه شده است که فعل خوب و بد را تشخیص میدهد و ما بهعنوان انسان میتوانیم انتخاب کنیم که آن فعل خوب را انجام دهیم یا مرتکب فعل ناپسند شویم، برای مثال سخنان من باعث آزار یکی از دوستانم میشود و من به این مطلب آگاهم، ممکن است این کار را آگاهانه انجام دهم و سبب ناراحتی او شوم و ممکن است انجام ندهم در واقع انسان میتواند انتخاب کند که یک فعلی را انجام بدهد یا ندهد اما تشخیص فعل خوب و بد توسط نظام تشخیصگر درونی و بدون اراده و انتخاب انسان انجام میشود.
وی ادامه داد: خداوند در ادامه سوره شمس میفرماید: «قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَکَّاهَا؛ که هر کس آن را پاک گردانید قطعا رستگار شد» (شمس/۹) یعنی کسی که به نفس درونیاش رسیدگی کرده باشد و احساسات منفی را از خود دور کرده باشد و به عبارت بهتر تزکیه نفس کرده باشد، میتواند به هدف خود برسد.
جانبزرگی بیان کرد: نکته کلیدی سوره شمس «وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا؛ و هر که آلودهاش ساخت قطعا درباخت» (شمس/۱۰) است، یعنی شما درون خودتان مجموعهای از افکار و احساسات منفی و عفونی را جمع میکنید و متوجه عفونت آن نمیشوید و آهسته آهسته نظام تشخیصگر درونی از دسترس شما خارج میشود؛ این سخن قرآن است.
وی ادامه داد: من و همکارانم دکتر آذربایجانی و دکتر پسندیده و سایر دوستان پژوهشگاه در رویکرد درمان معنوی با مطاعات و تحقیقات فراوان به این نتیجه رسیدیم، قرآن به ما میگوید تو چگونه بودی؟ چگونه میتوانی سالم بمانی؟ چگونه دچار مریضی میشوی؟ و این نظام یک الگوی کامل است، نظام روانشناسی نیز به همین پرسشها پاسخ میدهد.
جانبزرگی اظهار کرد: من در رویکرد درمان معنوی با زبان قرآن که زبان فطرت آدمی است با مراجعهکنندگان صحبت میکنم به همین خاطر است که آنها ارتباط خوبی با من برقرار میکنند و متوجه سخنانم میشوند البته این امر بدان معنا نیست که به مراجعهکننده بگویم خداوند در قرآن این آیه یا مطلب را بیان کرده؛ در واقع بهطور مشخص و واضح با مراجعهکننده از آیات قرآن و کلام خدا صحبت نمیکنیم مگر آنکه مراجعهکننده از ما بخواهد.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا «آیا درمان معنوی اختصاص به مسلمانان دارد؟» بیان کرد:: خیر، این مدل جهانی و برای همه انسانهاست، همانگونه که خدا در قرآن نیز «و نفس و ما سواها» را اختصاصی برای مومنان نگفته است. البته شاید بسیاری از افراد گمان کنند که این صحبت من تنها یک ادعاست اما واقعیت آن است من هم مراجعهکننده مسلمان داشتم و هم مسیحی و بعضی از همکارانم مراجعهکننده یهودی داشتند جالب است بدانید صف مراجعهکنندگان به درمان معنوی از همه صفوف رویکردهای دیگر در مرکز مشاوره خانواده پژوهشگاه حوزه و دانشگاه طولانیتر است.
وی ادامه داد: اعتقاد ما بر این است که خدا یک وجود فطری است که خود را به ما میشناساند و نیازی نیست که برای شناختن خدا دنبال او برویم بلکه باید به نفس خودمان مراجعه کنیم؛ در یکی از کتابها عبارتی از یونگ یا یکی از شاگردانش آمده بود «رواندرمانگرها زمانی که سیستم روانی را جراحی میکنند، تیغ جراحی آنها حتما با خدا برخورد میکند» و در بخش دیگری میگوید «رواندرمانگرهای سکولار کار خدا را دور میزنند» چرا؟ زمانی که خداوند در سیستم روانی ما حی و حاضر وجود دارد چرا از او بهعنوان درمان فرد استفاده نکنیم؟ حرف اصلی ما در درمان معنوی همین است. مگر ما قصد کمک کردن به انسانها را نداریم؟ بهرهمندی از خدا که در نفس انسانهاست نیز یکی از روشهای درمانشان است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: در یکی از کلاسهای دانشگاهم یکی از دانشجویان در اعتراض به من که پیرامون درمان معنوی خداسو صحبت میکردم، گفت: شما برخورد ایدئولوژیک میکنید. من در پاسخ به او گفتم حدود ۴۰۰ نوع روش درمانگری وجود دارد چه اشکالی دارد یک روش جدید به روشهای پیشین افزوده شود؟ ما به هیچ عنوان روشهای دیگر را نقض یا رد نمیکنیم، هرکس از روشی که بدان معتقد است پیروی میکند.
وی گفت: بیش از ۲۰۰ مراجعهکننده درمان شده در طی سالهای اخیر داشتم که برخی از آنها بیش از سه سال روند درمانی خود را ادامه دادند و در طی این سه سال به گفته خودشان نه تنها افت نکردند بلکه بهتر از سابق هستند و این به آن معناست که درمان معنوی مسیر خود را باز میکند و امروز بیش از ۱۰ پایاننامه دکتری پیرامون درمان معنوی نگاشته شده است و بسیاری از محققان و پژوهشگران در حال تحقیق بر روی این رویکرد درمانی هستند.
جانبزرگی ادامه داد: این رویکرد درمانی در سطوح مختلف فردی و خانوادگی و حوزههای مختلف از جمله افسردگی، اضطراب، افرادی که طلاق گرفتند و در زندانها و بین زندانیان مورد پژوهش قرار گرفته است و میزان اثربخشی آن در بین افراد بررسی شده است، انواع پژوهشها بیانگر آن است که درمان معنوی میتواند یکی از درمانهای موثر باشد. ما قصد نداریم با روشهای درمانی دیگر رقابت کنیم بلکه معتقد هستیم، رویکرد درمان معنوی باید مورد مطالعه قرار بگیرد و برای آن در دانشگاهها جایی باز کنیم. در نظامی که مبنای آن اسلامی است چرا نباید در دانشگاههای این نظام اجازه بدهند تا رویکرد درمان معنوی خداسو مورد مطالعه قرار بگیرد.
پایان خبر
به نقل از ایکنا
نظر شما :