رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه:
جستجوی اقتصاد اسلامی برای جامعه مسلمان خدا باور در چارچوب اقتصاد سرمایهداری، خطای راهبردی ما است.
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، دکتر محمدباقر سعیدیروشن رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در «همایش ملی اقتصاد اسلامی در مواجهه با چالشهای اساسی اقتصاد ایران با تأکید بر مهار تورم و رشد تولید» که با مشارکت پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و دانشگاه قم در دانشگاه قم برگزاری شد، در سخنانی با عنوان تأملی در مشکلات اقتصادی و جستاری در فرهنگ اقتصادی اسلام، بیان کرد: پیشرفتهای علمی گوناگونند، اما دو رکن «اقتصاد و فرهنگ » مسأله اساسی کشور و دغدغه اصلی مقام معظم رهبری است که در دیدار سال 98 هیئت دولت به صراحت و تفصیل بیان شد.
وی افزود: باید بدانیم که ما چرا مشکل اقتصادی داریم؟ آیا در این مقوله فقر مبنایی معرفتی ایدئولوژیکی داریم؟ یا فقرکانی، سرمایه ای یا نیروی انسانی داریم؟ و یا راهبرد حرکت و کنش ما، خطاست؟
دکتر سعیدیروشن تصریح کرد: فرهنگ توحیدی اسلام، معیشت در متن دین است و نه در حاشیه. در این فرهنگ، توحید و تقرب وجودی انسان به خدا، غایت بالذات دین است که امری فردی محسوب میشود، اما مجموعه مناسبات و روابط اجتماعی و اقتصادی به مثابه وسیله برای رسیدن به هدف دین ارزیابی می شوند؛ از این رو فرهنگ اقتصادی و معاش در اسلام جزء لاینفک سلوک توحیدی در متن دین است.
رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه مفاهیم فراوان اقتصادی اجتماعی معیشتی در متون دینی قرآن و سنت ازشگفتیهای قرآن و اسلام محمدی است، گفت: بررسی متن کتاب و سنت و منابع روایی و تفسیری از متون دینی، در جنب مفاهیم اعتقادی توحید و نبوت و معاد و در جنب مفاهیم اخلاقی، به همان نسبت دارای مفاهیم سلوک معیشتی اقتصادی و اجتماعی است. این مفاهیم به تمامی برخوردار از یک نگرش هستی شناختی و ارزش شناختی است. مفاهیم مال، تجارت، استعمار در زمین، اکل، انفاق، رزق، معیشت، اسراف، تکاثر، فقر، غنا، انفاق، انفال و غنائم و فیئ، خمس، زکات، بیع، ربا، تنها برخی از این مفاهیم است.(ر.ک. حکیمی، الحیات، 3 تا 6)
وی با اشاره به چارچوب تعامل انسان با طبیعت در قرآن، گفت: در نگاه توحیدی قرآن، طبیعت ملک خدای متعال و انسان شأنیت استخلاف زمین را داراست و برتر از طبیعت است که وظیفه وی آبادانی و بهرهگیری و امانت داری از آن است نه ویرانگری؛ برخی از آیات قرآن در این زمینه عبارتند از: «و لقد مکناکم فی الارض و جعلنا لکم فیها معایش» (اعراف، 10)؛ «انشآکم من الارض و استعمرکم فیها فاستغفروه» (هود، 61)؛ «لِلّهِ ما فِی اَلسَّماواتِ وَ ما فِی اَلْأَرْضِ»؛ «و آتوهم من مال اللّه الّذی آتاکم» و «وَ أَنْفِقُوا مِمّا جَعَلَکُمْ مُسْتَخْلَفِینَ فِیهِ».
دکتر سعیدیروشن با بیان اینکه بر اساس نگرش زیر بنایی اسلام، مال یا محصول طبیعت، قوام حیات جامعه است، گفت: بنابراین تعامل انسان با ماده و ابزار حیات در سه رکن «تولید، توزیع و مصرف» در متن اسلام ضابطهمند است نه رها و پایههای این ضابطه مندی بر دو وجه ایجابی و سلبی استوار است.
وی افزود: قوام جامعه بر اساس عدالت است، یعنی اصل حاکم بر همه ارکان اقتصادی قرآن در جامعه عدالت است، «وَ أُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَیْنَکُمُ»؛ نکته بعدی اینکه معیشت بر اساس تعادل و تعهد است، یعنی براساس مبانی دینی کسب و اکتساب بر پایه «کار» استوار است و در آمد در چارچوب حلال مشروعیت دارد و مصرف بر عیار حلال و غیر مسرفانه غیر مترفانه پذیرفته است.نکات بعدی دو اصل عمده سلبی است، یعنی نفی « فقر» و «نفی تکاثر»(سرمایه داری).
رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه مال و سرمایه ابزار قوام جامعه و تعالی انسان و نه ابزار سلطه بر دیگران است، گفت: اسلام مال را که مایه قوام جامعه است تنها در اختیار اهل آن روا میداند، نه افراد سود جود و ناصلاحیت؛ «وَ لاتُؤْتُوا اَلسُّفَهاءَ أَمْوالَکُمُ اَلَّتِی جَعَلَ اَللّهُ لَکُمْ قِیاماً»
وی با بیان اینکه تصرف مالکانه بر اساس مصالح عمومی و استواری جامعه است، نه نابودی، گفت: در فرهنگ اقتصادى اسلام، گزارههای قاطعى به صراحت بیان میدارد که تصرّف مالکانه منوط و مشروط به عدم فساد و نابسامانی اقتصادی جامعه است. تعبیرهای زیر نمونهای از برخورد جهت بخش گردش اقتصادی سرمایه در جامعه مطلوب اسلامی است.«لا تُسْرِفُوا، اسراف نکنید»، «لا تَعْتَدُوا، زیادهروى نکنید»، «لا تَطْغَوْا فیه، در تصرّف خود طغیان نکنید» و «لا تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ، اموال یک دیگر را - ضمن روابط زندگى - به باطل مخورید» و «وَ اَلَّذِینَ یَکْنِزُونَ اَلذَّهَبَ وَ اَلْفِضَّةَ وَ لا یُنْفِقُونَها فِی سَبِیلِ اَللّهِ، فَبَشِّرْهُمْ بِعَذابٍ أَلِیمٍ».
دکتر سعیدیروشن اظهار کرد: فرهنگ اسلام با سه نوع طاغوت سیاسی، فرهنگی و اقتصادى به مبارزه پرداخته است، قرآن قدرت سیاسی طغیانگر و مستکبر عدل گریزی چون فرعون را تجسم طاغوت سیاسی میشمرد که برای حفظ سلطه خود دو اهرم اساسی فرهنگ و اقتصاد را با خود همسو میسازد. حکومت فرعونی ابزار فرهنگی هامانی و ابزار اقتصادی قارونی را برای مبارزه با راه توحیدی موسوی به کار میگیرد. امروز نیز چنین است؛ استکبار جهانی غرب و امریکا، همه ابزارهای علمی، فرهنگی و اقتصادی را در راستای سیطره و غلبه بر ملتهای دیگر به ویژه کسانی در کار میبندد که تسلیم مطامع نامشروع و خاستگاههای اهریمنانه آنان بایستد، «وَ قارُونَ وَ فِرْعَوْنَ وَ هامانَ وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مُوسى بِالْبَیِّناتِ، فَاسْتَکْبَرُوا فِی اَلْأَرْضِ، وَ ما کانُوا سابِقِینَ، قارون و فرعون و هامان را(نیز نابود کردیم)، که موسى با آیات روشن به نزد ایشان آمد و آنان در زمین خود را بزرگ نشان دادند و نتوانستند(از عذاب) گریزان باشند. قارون(طاغوت اقتصادى) و فرعون(طاغوت سیاسى) و هامان(طاغوت فرهنگى) همه از یک قماشند.»
رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: مسئله اما این است که با وجود غنای عقیدتی ایدئولوژیکی، وجود منابع طبیعی فراوان خدادادی، سرمایههای انسانی جوان و فقدان بدهی معتنا به کشور به خارج، چرا کشور درگیر مشکلات اقتصادی است و بر این مشکلات فائق نمیشود؟ ریشه مشکل یا مشکلات کجاست؟ پاسخ این مسئله با دانشمندان، اقتصاددانان و دلسوزان این مرز و بوم است که ریشههای این مشکل را بیابند و نسخه درمان ارائه دهند، «اسباب جمع داری و کاری نمیکنی، چوگان حکم در کف و گویی نمیزنی، باز ظفر به دست و شکاری نمیکنی!»
وی در پایان با طرح چند سؤال بیان کرد: که آیا ریشه این مشکل از خطای راهبرد ما نیست؟ آیا ریشه این درد مزمن آن نیست که ما نسخه اقتصاد اسلامی ناظر به یک جامعه مسلمان خدا باور را در چارچوب اقتصاد جامعه سرمایه داری غرب جست و جو میکنیم؟ به گفته دیگر ما از کسی راه حل و رفع مشکل میجوییم که در اساس و مبنای فکری و بر پایه رویکرد توسعه و تسلط، رقیب اصلی ماست؟ آیا جز این است که همه مطالعات علمی غرب سرمایه داری، نظریههای علمی و قوانین بینالمللی آن در راستای تأمین منافع خویش و سلطه و مهار دیگران است؟ یا مشکل از فقدان راهبردهای علمی مبتنی بر مبانی معرفتی اعتقادی در دست تصمیم سازان ساختار اقتصادی است؟ یا مشکل از ناحیه عدم انسجام و عدم اقتدار کافی کنشگران اجرایی است؟ و یا این بیماری علت دیگری دارد؟ این پرسشها تأمل جدی طلب میکند تا راهی نو برای فردای بهتر بگشاید.
نظر شما :