زیباییشناسی دینی تلویزیون
از اصطلاح زیباییشناسی تعابیر مختلفی شده است، از جمله انجام یک بحث خالص فلسفی راجع به ماهیت زیبایی و چگونگی عملکرد ذهن در ادراک و قضاوتهای زیبایی شناختی. این یکی از مهمترین تعاریف از زیباییشناسی است. در کنار این تعبیر شایع، تعابیر دیگری هم ارائه شده است؛ از جمله اینکه زیباییشناسی عبارت است از شناخت ریشههای فلسفی تکنیکها (نه فقط شناخت خود تکنیکها). این اعتقاد نزد برخی وجود دارد که تکنیکها نهفقط ابزاری برای بیان محتوا، بلکه خود، عینِ محتوا هستند و تبلور نوعی از دستگاه فلسفی هستند، مانند پرسپکتیو در نقاشی غرب گرچه یک تکنیک است، اما محصول و نتیجه یک خاستگاه فرهنگی و فلسفی است. پرسپکتیو در واقع تبلور و تجسمِ زیباییشناختیِ اعتقاد به اصالت سوژه و بازنمود دنیای مادی از منظر انسان (هنرمند) در هنر است. در این کتاب گرچه به تمامی تعاریف پشگفته توجه شده، اما تأکید مؤلف عمدتاً بر تعریف اخر است. در واقع تلاش شده تلویزیون به عنوان یک سازه هنری مورد تأملات فلسفی قرار گرفته و احیاناً راههای تصرف در زبان آن مورد مطالعه واقع شود. به هر روی آنچه در ادامه میآید مطالعهای درباره تلویزیون با روش عقلانی و انتقادی است که میکوشد نسبت بین این رسانه مدرن با فرهنگ و ارزشهای ایرانی و اسلامی را تا حدی بیان کند که میتواند نوعی زیباییشناسی و یا نوعی فلسفه تلویزیون محسوب