مدیر مرکز تحقیقات، آموزش و مشاوره خانواده:
رویکردهای روانشناسی اسلامی کاربردیتر شود
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، حجتالاسلام والمسلمین محمدرضا سالاریفر، مدیر مرکز تحقیقات، آموزش و مشاوره خانواده در گفتوگو با ایکنا از قم، با اشاره به ضرورت آشنایی با روانشناسی اسلامی بیان کرد: ما در مکاتب مختلف روانشناسی مبانی مختلفی داریم که موضوعاتی از قبیل نگرش به انسان، مداخلات روانشناختی و جامعه را متفاوت مطرح میکنند و از آنجا که در مکاتب دینی و اسلامی این نوع نگرشها مانند نگرش به انسان متفاوت است، بنابراین نگرش روانشناسی این مکتب نیز باید متفاوت باشد و طبیعتاً باید نگرش ما نسبت به مبانی روانشناسی نگاهی اسلامی باشد.
وی با اشاره به اینکه بسیاری از اندیشمندان روانشناسی بر این باورند که برای فعالیتهای روانشناسی در هر جامعه باید فرهنگ آن جامعه را هم در نظر بگیریم، گفت: بنابراین از آنجا که فرهنگ جامعه ایرانی با جامعه غربی متفاوت است، نیاز داریم تا با روانشناسی متناسب با فرهنگ جامعه خود آشنا شده و آنرا بهکار بگیریم و الزاماً از تمام مکاتب روانشناسی که وارد جامعه ما میشود به پشتوانه اینکه یک اندیشمند آن را مطرح کرده حتی اگر متناسب با فرهنگ ما نباشد، نباید پیروی کنیم.
روششناسی منسجمی در روانشناسی اسلامی نداریم
سالاریفر با اشاره به چالشهای روانشناسی اسلامی در جامعه اظهار کرد: چالشهای روانشناسی اسلامی در ایران را میتوان به چهار بخش چالشهای پژوهشی، آموزشی، مشاوره و فرهنگی تقسیمبندی کنیم. در سطح پژوهش مهمترین چالش آن است که ار نظر روششناسی با مکاتب روانشناسی دیگر تفاوتهایی داریم و هنوز به روششناسی منسجم که بر ابعاد مهم روانشناسی اسلامی مسلط باشد نرسیده و درحال پژوهش هستیم.
مدیر مرکز تحقیقات، آموزش و مشاوره خانواده ادامه داد: مسئله دوم در بخش چالشهای پژوهشی نحوه مواجهه با یافتههای علمی است، بهطور نمونه اگر برخی مبانی علمی با فرهنگ و دین ما سازگار بود آیا میتوان آن را بهعنوان روانشناسی اسلامی انتخاب کرد یا اینکه آن را بهعنوان یکی از مبانی روانشناسی اسلامی نپذیریم و از آن عبور کنیم.
سالاریفر با اشاره به چالشهای آموزشی روانشناسی اسلامی در ایران گفت: در سطح آموزش رسمی و کلاسیک با بحران عدم مقبولیت روانشناسی اسلامی نزد اساتید دانشگاهها مواجه هستیم یعنی بسیاری از اساتید دانشگاههای ایران به بهرهمندی از روانشناسی اسلامی اعتقاد ندارند، درواقع آنان یا هیچگونه آشنایی با مکتب روانشناسی اسلامی ندارند و یا آن را میشناسند، اما قبول ندارند و نوعی حالت دفاعی در برابر آن از خود نشان میدهند.
وی تصریح کرد: انتظار داریم حالت دفاعی خود را بشکنند و با این مکتب آشنا شده و آن را مانند سایر مکاتب روانشناسی به رسمیت بشناسند. تعامل مؤثر و سازنده بین متخصصان روانشناسی اسلامی و اساتید دانشگاهها برقرار نشده است، اگرچه تاکنون ارتباط و تعاملهایی بوده که به برگزاری کارگاه و چاپ مقاله در مجلات علمی معتبر منتج شده است، اما تعامل مؤثر و فراگیر تلقی نمیشود که بخشی از آن به علت کمبود انگیزه میان روانشناسان اسلامی برای معرفی این مکتب است زیرا برخی از آنان معتقدند که کار خود را انجام میدهند اگر کسی تمایل داشته باشد از آن استفاده میکند.
روانشناسی اسلامی رقیب قوی و جدی غربی دارد
عضو هیئت علمی گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه روانشناسی اسلامی رقیب قوی و جدی غربی دارد، اظهار کرد: یکی از دلایل کمبود تمایل اساتید دانشگاهها نسبت به بهرهگیری از مکتب روانشناسی اسلامی، توانمندی و قوی بودن ابعاد علمی روانشناسی غربی است و از اینرو بسیاری از اساتید دانشگاههای کشورمان آن را میپذیرند و دیگر احساس نیاز نسبت به مکتب روانشناسی اسلامی نمیکنند، معرفی نشدن آثار روانشناسی اسلامی نیز میتوان عامل دیگری باشد.
وی ادامه داد: روانشناسان اسلامی باید در عین تواضع علمی ارتباط و تعامل خود را با مراکز علمی تقویت کنند و دیدگاههای خویش را ارائه بدهند؛ همچنین از تکنیکهای مختلف مانند فضای مجازی بیشتر استفاده کنند و از همه مهمتر اینکه باید دیدگاهها روانشناسی اسلامی کاربردیتر شود و اساتید دانشگاهها نیز باید تواضع علمی داشته و با توجه به بعد فرهنگ جامعه نسبت به روانشناسی اسلامی برخورد بهتری داشته باشند.
سالاریفر با اشاره به چالش مشاوره در حوزه روانشناسی اسلامی افزود: بسیاری از رویکردهای روانشناسی اسلامی هنوز بهطور عملیاتی در سطح مشاوره و کالبد روانشناسی در بسیاری ابعاد دیگر مانند روانشناسی شغلی، روانشناسی صنعتی و نظامی کاربردی نشده است؛ اگرچه در حوزه خانواده و درمان پیشرفتهایی داشتهایم، اما هنوز در بسیاری از ابعاد دیگر روانشناسی کاربردی نشده است.
چرایی موضعگیری نسبت به روانشناسی اسلامی
وی با اشاره به چالشهای فرهنگی روانشناسی اسلامی در کشورمان بیان کرد: در سطح فرهنگ به دلایل مختلف حالت دفاعی و مقاومتهایی نسبت به روانشناسی اسلامی وجود دارد و این مسئله میتواند مانع بزرگی سد راه متخصصان حوزه روانشناسی اسلامی باشد تا آنان بتوانند این مکتب را به جامعه معرفی کرده و کاربرد آن را در سطح جامعه پیاده کنند این مقاومت در برابر روانشناسی اسلامی که بدون شناخت از این مکتب اتفاق میافتد غالباً ریشههای مختلفی دارد که یکی از آنها مخدوش شدن اسلام و معنویت توسط برخی از چهرههای معنوی و اسلامی است.
عضو هیئت علمی گروه روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تصریح کرد: موفقیتآمیز بودن روشهای علمی غربی میتواند عاملی برای مقاومت جامعه ایرانی نسبت به پذیرش و آگاهی از روانشناسی اسلامی باشد، همچنین عامل دیگر هم جامعه علمی و دانشگاهیان هستند که در سطح جامعه اقبالی نسبت به این مکتب نشان نمیدهند تا روانشناسی اسلامی مورد اقبال عمومی واقع شود. روانشناسان اسلامی باید خود را در سطح فرهنگ عمومی بیشتر نشان بدهند و از تأثیرگذاری روشهای اسلامی بیشتر بگویند و خود را بیشتر تقویت کنند.
سالاریفر با بیان اینکه بعد فرهنگی و سیاسی یکی دیگر از دلایل حالت دفاعی جامعه نسبت به روانشناسی اسلامی است، یادآور شد: اگر چهره خوبی از ابعاد اسلامی در جامعه اسلامی نشان ندهیم مردم نسبت به هر موضوع اسلامی موضعگیری میکنند؛ افراط و تفریطهای موجود در این باره بسیار زیاد است، بهطور مثال شاید در حوزه پزشکی و علوم تجربی و مهندسی که جنبه اسلامی ندارد، اما بر اسلامی کردن این حوزهها اصرار میورزیم و اینگونه مردم نسبت به اسلامیسازی علوم انسانی که ضرورت دارد، موضعگیری میکنند.
گفتوگو از محدثه نعیمیفرد
نظر شما :