گزارش

نشست مسئله همکاری حوزه و دانشگاه در ابعاد مختلف اندیشه دکتر احمد احمدی(ره)

۱۸ خرداد ۱۴۰۱ | ۱۶:۵۳ کد : ۳۷۷۷۴ اخبار
تعداد بازدید:۱۶۹۹
نشست مسئله همکاری حوزه و دانشگاه در ابعاد مختلف اندیشه دکتر احمد احمدی(ره) فیلسوف معاصر و رئیس فقید سازمان سمت، همزمان با سالگرد درگذشت این اندیشمند حوزه علوم انسانی اسلامی به همت پژوهشکده مطالعات و همکاری‎های حوزه و دانشگاه برگزار شد.
نشست مسئله همکاری حوزه و دانشگاه در ابعاد مختلف اندیشه دکتر احمد احمدی(ره)

به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه به نقل از شفقنا، این رویداد علمی همزمان با سالگرد درگذشت این اندیشمند حوزه علوم انسانی اسلامی برگزار شده و دکتر مرقاتی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران، دکتر احمدی عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس و فرزند مرحوم دکتر احمدی، حجت الاسلام علی شیروانی عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و حجت الاسلام والمسلمین محمود رجبی رئیس موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی سخنرانی کردند.

    رجبی: ما به کسانی نیاز داریم که شئون مانع رسالت آنها نباشد

حجت الاسلام والمسلمین محمود رجبی در نشست بزرگداشت دکتر احمد احمدی، عنوان کرد: یکی از سجایای این استاد بزرگوار صداقت است. ما به این دنیا آمدیم و خداوند از روی لطف، پیامبران و کتب آسمانی را به ما ارزانی داشت تا صداقت عملی خود را نشان دهیم و در روزی که صدق برای انسان نفع دارد، به پاداش این صداقت دست یابیم.

او افزود: صداقت شئون مختلف دارد. صداقت در گفتار نسبت به نیت، صداقت در عمل نسبت به اعتقاد و صداقت در ظاهر نسبت به باطن انسان نمونه‌هایی از شئون صداقت است. نمونه کامل همه این موارد اولیاء معصومین علیهم السلام هستند. درجات دیگر صداقت شامل افراد دیگر نیز می شود.

رئیس موسسه امام خمینی به سابقه آشنایی خود با دکتر احمدی اشاره کرد و گفت: از سال ۵۴ با ایشان آشنا شدم. تا پایان عمر ظاهر و باطن ایشان یکی بود. چیزی را به زبان می‌آورد که به آن معتقد بود. این صداقت برای همه کسانی که در عرصه فرهنگی و اجتماعی و سیاسی مسئوایت دارند بسیار مهم است. برای سعادت ابدی نیز صداقت، ناجی انسان است. در روایات نیز بیش از هر فضیلتی بر صداقت تاکید شده است. امیرالمومنین علیه السلام دارای ویژگی‌های بسیاری است اما در روایت آمده است جایگاه این حضرت در نزد پیامبر صلی الله به خاطر صدق ایشان بوده است. روایاتی داریم که می گوید به نماز و روزه فرد نگاه نکنید، بلکه به صدق حدیث او نگاه کنید. صدق حدیث کانال ورود به سایر صدق‌ها است.

او ادامه داد: دکتر احمدی با تمام توان در کارهای علمی و فرهنگی تلاش می کرد. برای خود شان و شئونی در نظر نمی گرفت. در اوایل انقلاب که در استادیوم تختی دوره آموزش نظامی برگزار می کردند، ایشان در آنجا حضور داشت و احساس کرده بود این حضور یک وظیفه است. همه ویژگی های ایشان از صداقت بین عمل و وظیفه ناشی می شد. نگاه می کرد که وظیفه او چیست تا آن را انجام دهد.

رجبی افزود: دکتر احمدی کاری کارهایی را که پذیرفته بود تا حصول به نتیجه دنبال می کرد. احساس می کرد عهدی که با خدا بسته اند با این همان کار تمام می شود و اگر کم بگذارند عهد الهی خود را انجام نداده است.

او گفت: دکتر احمدی در نگاه جامعی که داشت، شانی نمی دید و به خاطر این نگاه جامع، هرکجا که کاری از او بر می‌آمد آن را انجام می داد. یک روز تمرین رزمی می داد و یک روز به مجلس می رفت و یک روز به دنبال تشکیل تربیت مدرس بود. به کار علمی و آموزشی و اجرایی وارد می شد. کارهایی را نیز به دیگران توصیه می کرد. بسیاری از آثار علمی که در موسسه و سمت منتشر شده حاصل پیگیری ایشان بوده است. سفرهایی به کشورهای خارجی داشت تا معارف علمی به جوامع دیگر منتقل شود. می گفت به فلان کشور و فلان دانشگاه رفتیم تا محتواها فقط در کشور ما نماند.

رئیس هیئت امنای موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی درباره ویژگی های دکتر احمدی تصریح کرد: تعهد دینی و تعهد فرهنگی ایشان با تعهد علمی‌شان «ترکیب اتحادی» داشت. همواره در همه کارها، هم دغدغه دینی و هم دغدغه فرهنگی داشت. کار علمی منهای نگاه فرهنگی برای ایشان ارزش نبود.

او تصریح کرد: ما به کسانی نیاز داریم که شئون مانع رسالت آنها نباشد. شئون باید ابزاری برای رسیدن به هدف باشد و مرحوم دکتر احمدی اینچنین بود. در انقلاب نیز هرکجا که این روحیه وجود داشته پیشرفت کرده ایم.نمونه آن مبارزه سردار سلیمانی با داعش بود. ما سرداران زیادی داشتیم اما ایشان احساس می کرد باید به وظیفه خود بپردازد.

    حکیمیان: دکتر احمدی برجستگی های فلسفه اسلامی را نشان داد

 حجت الاسلام والمسلمین دکتر علی محمد حکیمیان در نشست بزرگداشت مرحوم حجت الاسلام دکتر احمد احمدی اظهار داشت: این فیلسوف به این سوال زندگی چیست و چگونه باید زیست عملا پاسخ درست داده اند.

او با بیان اینکه احمد احمدی نقش بی بدیلی در همکاری حوزه و دانشگاه داشت، گفت: دکتر احمدی در سال ۱۳۱۲ در یکی از روستاهای ملایر به دنیا می آید. نبوغ فراوانی که دارد را در راه علم به کار می گیرد. در نوجوانی در بروجرد به تحصیل دروس حوزه می پردازد و سپس به قم آمده و در دروس حضرت امام، محقق داماد و علامه شرکت می کند. او بهره هوشی بالا داشته که این تیزهوشی همراه با هوشمندی همراه می شود. در همان دهه ۱۳۴۰ سعی می کند در کنار دروس حوزه به دروس دانشگاه بپردازد و در سال ۱۳۵۲ عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه تهران می شود. یک کرسی به فاضل حوزوی دادن در آن زمان نشان دهنده جایگاه ایشان است.

رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: ایشان بعد از انقلاب تربیت مدرس را ایجاد کرد و این حاکی از نقش بی بدیل ایشان است. وقتی دانشگاهیان به دانشگاه برگشتند و پژوهشگاه بی پناه مانده بود ایشان از سال ۶۷ تا ۷۷ این پژوهشگاه را مدیریت کرد. در آن زمان دوستان حوزوی جمع شدند و باید تعلیمات می گرفتند و ایشان در این زمان حساس پژوهشگاه را همراهی کرد و پژوهشگاه امروز مرهون زحمات ایشان است. حدود ۹۶ کتاب مشترک با سازمان سمت داریم که با تلاش ایشان محقق شد. خودشان می گفتند من همه علوم انسانی و اسلامی را از اول می خوانم، حاشیه می زنم و ارزیابی می کنم. یعنی برای کار وقت می گذاشت.

او ادامه داد: مرحوم دکتر احمدی ۱۴ سال مسئولیت دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس را داشت. مسئولیت سازمان سمت را نیز برعهده داشت و در کنار آن نیز پژوهشکده ای را تاسیس کرد و بیش از دو هزار کتاب در زمان حیات ایشان منتشر شد. دکتر احمدی سرآمدان موجود کشور را جمع کرد و نقش بی بدیلی در ایجاد علوم انسانی جدید با گرایش اسلامی داشت. او در این مسیر نیز محیط را دچار تلاطم نکرد، علمی به کار نگاه می کرد. اگر امروز ادعای تحول در علوم انسانی داریم، نقش ایشان در تحول علوم انسانی بی بدیل است.

حکیمیان افزود: مرحوم دکتر احمدی سالها در بخش دکترای دانشگاه های مختلف دروس فلسفه غرب و مطالعات تطبیقی فلسفه را تدریس می کرد. مکتب فلسفه غرب را خوب می توانست نقد کند. او با ترجمه های خود از فلسفه غرب گفت که فلسفه غرب یک تابو نیست و بلکه در برخی از موارد فلسفه صدرایی برتر است. او آهسته و آرام در برجسته نمودن فلسفه اسلامی گام بر می داشت.

    وحید احمدی: رابطه حوزه و دانشگاه باید بازتعریف شود


دکتر وحید احمدی در مراسم بزرگداشت حجت الاسلام دکتر احمد احمدی بیان داشت: وجه سیاستگذاری دکتر احمدی را از سایر شخصیت های دانشگاهی و حوزوی متمایز می کند. ترمینولوژی ما حوزه، دانشگاه، سیاستگذاری و همکاری است. چیست که می خواهیم سیاستگذاری باشد؟ آیا سیاستگذاری داشته ایم؟ بعد از پاسخگویی به این پرسشها باید از نقش دکتر احمدی و تمایز ایشان سخن گفت.

او افزود: تعامل بین کلیسا و نظام علمی در غرب بوده است. نظام کلیسا با نظام حوزه متفاوت است اما از این جنبه که حوزه نظام علمی دینی است و کلیسا نظام دینی است یک شباهت دارند. درگیری های زیادی نیز بین اینها بوده است. در داخل کشور ما پیش از انقلاب دو مجموعه علمی و نظام و محتوا و ورودی و خروجی داشته ایم؛ یکی حوزه و یکی دانشگاه. سیستم حوزه ورودی خاص و مدیریت خاص دارد و خروجی آن عالمان و مبلغان هستند. از آن طرف دانشگاه را داریم که هر کدام از این دو مجموعه چشم انداز و هدف و ماموریت و فعالیت ویژه دارند. این دو بسترهای اجتماعی متفاوت هم داشتند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: حوزه ها با اهداف تبیین و توسعه مفاهیم دینی و تبلیغ شکل گرفته و تداوم تاریخی داشته است. نظام آموزشی خاص و نظام مالی سنتی داشته است. دانشگاه ها نیز برگرفته از نظامهای متعارف بین المللی با قدمت صد سال در ایران هستند. در پیش از انقلاب هرکدام از این مجموعه ها تعاملات پراکنده ای داشتند که سیستماتیک نبود بلکه غیر سازمان یافته بود. مثلا موسسه در راه حق یکی از مجموعه ها بود که در این مسیر تلاش می کرد.

او گفت: پس از انقلاب به ویژه پس از انقلاب فرهنگی با ظهور برخی از نگرشها، جریانهایی در دانشگاه ها به ویژه در قشر دانشجو برای اسلامی کردن دانشگاه شکل گرفت که موضوع وحدت حوزه و دانشگاه نیز مطرح گردید. این وحدت بیشتر جنبه سیاسی اجتماعی و فرهنگی داشت. پیشگامی و پیشتازی این حرکت از طرف دانشگاه بود چرا که تلقی دانشجو این بود که دانشگاه نیاز به این حرکت دارد. آنها دنبال اسلامیزه کردن دانشگاه بودند. در این راستا برخی از ساختارها در حوزه و دانشگاه شکل گرفت؛ شکل گیری دفاتر نمایندگان رهبری در دانشگاه که ابتدا با مسئولیت آیت الله منتظری آغاز به کار کرد، از جمله این ساختارها است. جذب و گزینش اساتید معارف اسلامی و تهیه کتاب درسی با این عنوان از مسائل پیچیده آن زمان بود. آیت الله جوادی آملی کتابی نوشتند که خیلی ثقیل بود. سازمانهای دیگری نیز برای ایجاد همکاری بین حوزه و دانشگاه شکل گرفت.

احمدی افزود: چهلمین سال از ایجاد این روند را طی می کنیم که باید آنچه را که انجام داده ایم بازنگری و بررسی کنیم. در ساختار و نظام آموزشی هر دو مجموعه تغییراتی به وقوع پیوسته است. در همه این مقاطع شاهد حضور محوری و راهبری دکتر احمدی در تربیت نیرو، تصمیم گیری، برنامه ریزی، سیاست گذاری و تدوین محتوا بوده ایم. ایشان از قبل از انقلاب در حوزه ودانشگاه حضور داشت و توانمندی و چالشهای هر دو مجموعه را می دانست. ادبیات عرب و زبانهای خارجی را می دانست و به ادبیات فارسی مسلط بود. این ویژگی خاص ایشان بود. کمتر از علماء را سراغ داریم که عاشق شاهنامه باشند. دکتر کزازی کتابش را به ایشان می داد و اصلاحات ایشان را می پذیرفت. دید باز و دارای ارتباط بین المللی و دین تعاملی بودند.

او با اشاره به حضور افراد از تفکرات مختلف در تشییع پیکر دکتر احمدی گفت: ذوابعاد بودن ایشان را متفاوت می کرد. حضور ایشان در جایگاه ستاد انقلاب فرهنگی به ویژه در دهه اول تاثیر گذار بود. حضور دو دهه در شورای انقلاب فرهنگی نقش ایشان را پر رنگ کرده بود. آدمی نبود که در جلسه بنشیند و خوابش ببرد بلکه نظر به همه جوانب داشت.

فرزند حجت الاسلام احمدی تصریح کرد: ایشان در مجموعه دانشگاه و حوزه، در جایگاه استادی و سیاستگذاری نقش ویژه داشت. رویکردی علمی و عملگرایانه مبتنی بر رفع چالشها داشت.

او گفت: ما در مقطع چهل سالگی باید بازنگری و بررسی نسبت به رابطه حوزه و دانشگاه داشته باشیم. نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها را بشناسیم. نقاط قوت ما وجود ظرفیتهای علمی در هر دو حوزه است. شکل گیری مراکز علمی متعدد مانند سمت و برخی از پژوهشکده ها را داشته ایم. وجود داده ها و تجربیات موجود نیز از نقاط قوت است. عملکردهای منفی اجرایی و مدیریتی و برخی از عملکردهای اساتید معارف و مسئولان دفاتر رهبری، تندروی هایی که موجب تقابل بین حوزه و دانشگاه شده است از جمله نقاط ضعف است. ظهور رشته های بین رشته ای و حضور مشترک در عرصه های بین المللی از جمله فرصتهای پیش روی ما است. عدم توجه به چالشهایی که می تواند تبدیل به تهدید شود و ایجاد شکاف بین حوزه و دانشگاه ناشی از نگرشهای منفی و ناهمفازی در عرصه های سیاسی و اجتماعی از جمله تهدیدهای ما است.

احمدی با بیان اینکه نظام دانشگاهی در جهان در حال تحول است، عنوان کرد: دانشگاه های نسل دوم، سوم و چهارم ظهور کردند.  دانشگاه به سرعت در حال تغییر است. دانشگاه پژوهش محور، کار آفرین و جامعه محور می شود. با این بازتعریف ها رابطه حوزه و دانشگاه نیازمند بازنگری است و اگر این بازنگری انجام نشود فرصتهای زیادی را از دست می دهیم.

    شیروانی: جلسات گفتگو در زمینه فلسفه بین حوزه و دانشگاه تشکیل شود

 دکتر علی شیروانی در نشست بزرگداشت دکتر احمد احمدی در سخنانی به توضیح رویکرد این فلسوف پرداخت و اظهار داشت: در بحث عرفان شیعی مساله ای با درون حوزه و مساله ای با بیرون حوزه داریم. بزرگان عرصه عرفان اسلامی اکثرا از اهل تسنن هستند. به کسی گفتم اشکال مثنوی چیست؟ گفت: سنی است. در بیرون حوزه هم با عرفانهای کاذب روبرو هستیم. لذا عرفان شیعی اینجا می تواند مفید باشد و حرکتهای خوبی در این عرصه دارد انجام می شود. آقای دکتر احمدی یکی از افراد دغدغه مند در این زمینه بود. آموزه های عرفان شیعی را مستند به گفته های بزرگان باید عرضه کرد تا بتواند در حوزه و بیرون از حوزه پاسخ مناسب و مثبتی به معنویت خواهی باشد.

او افزود: عطش معنوی در کل دنیا وجود دارد و باید پاسخ مناسبی به آن داده شود. در آموزه های ائمه و روایات با دریای بیکرانی روبرو هستیم که با بازشناسی و انتقال آن به زبان روز می توان پاسخ نیازها را داد.

عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ادامه داد: دکتر احمدی از علامه طباطبائی تاثیر داشت. ایشان می گفت همیشه چهره علامه جلوی من مجسم است. آن تاثیرگذاری بوده که شخصیتی را زلال و پاک باخته می کند. به آیت الله جوادی آملی علاقمند بود و در مقابل، آیت الله جوادی هم به ایشان بسیار احترام می گذاشتند. سخنرانی مفصلی به نام ایشان دارند. آیت الله جوادی درباره دکتر احمدی می گویند: «سراسر زندگی ایشان معامله با آشنا بود». آیت الله جوادی مقید بودند که به ایشان آیت الله احمدی بگویند که بیانگر جایگاه حوزوی دکتر احمدی است. دکتر احمدی تحصیلات حوزوی قوی داشت. خوب درس خوانده بود و در دانشگاه هم در فضای دانشگاه قبل از انقلاب نقش موثری داشت. باید حضور یک روحانی در آن فضای دانشگاه را تصور کرد تا به خوبی به نقش و دشواری کار او پی برد.

او افزود: دکتر احمدی در پرورش دانشجویان احساس مسئولیت و محبتهای پدرانه داشت. در مقطع دکترا بیمار شدم. وقتی که متوجه شدند به شدت نسبت به بنده اهتمام داشتند. از دفتر خودشان با پزشکی تماس گرفتند و آن دکتر نیز در دانشگاه در دفتر خودشان من را ویزیت کرد. می گفتند من مشهد روبروی ضریح امام رضا علیه السلام دعایت کردم. این نگاه، فقط نگاه پدرانه است. سال ۷۶ کتاب منطق خود را به ایشان تقدیم کردم.

شیروانی گفت: مرحوم دکتر احمدی در زمینه فعالیت علمی بر روی فلسفه تطبیقی تاکید داشت و رشته ای را در دانشگاه در رشته دکترا و بعد ارشد با عنوان فلسفه تطبیقی تصویب کرد. در مصوبه رشته آمده که هدف از تاسیس، مقارنه بین دو فلسفه اسلامی و غرب و دفاع از ارزشهای عقیدتی نظام اسلامی و جذب داوطلب از کشورهای دیگر است.

او در توضیح فلسفه تطبیقی ادامه داد: عنوان فلسفه تطبیقی عنوان درستی نیست. مقصود فلسفه مقایسه ای است. مطالعاتی که در آن فقط بر فلسفه اسلامی متمرکز نمی شویم و به سراغ فیلسوفان فرهنگهای دیگر می رویم و حرفهای آنها را با حرفهای فیلسوفان خود می سنجیم. یعنی یک نوع مطالعه میان رشته ای است.

این استاد دانشگاه گفت: وقتی فلسفه های غربی را با فلسفه اسلامی نگاه می کنیم می بینیم گاهی درباره یک مساله از دریچه های مختلف سخن می گویند. اطلاع از این بیانها سبب قضاوت همه جانبه می شود. فلسفه تطبیقی، یک فلسفه مقایسه ای است. منتهی یک شاخه ای از فلسفه نیست بلکه یک روش مطالعاتی است. ما در زمینه های دیگر هم این موضوع را داریم؛ مثلا فقه تطبیقی و ادبیات تطبیقی. این یک نوع رویکرد روش شناختی مطالعاتی است. پس بهتر است آن را مطالعات مقایسه ای بخوانیم.

او تصریح کرد: اگر بخواهیم مطالعه مقایسه ای در حوزه فلسفه داشته باشیم، بهترین کار همکاری حوزه و دانشگاه است. اساتیدی را در دانشگاه داریم که کار اصلی آنها مطالعه فلسفه غرب است. آنها عمر خود را برای این کار گذاشته اند. در حوزه علمیه هم تمرکز روی فلسفه اسلامی است. لذا گفتگوی اساتید فلسفه در حوزه و دانشگاه بهترین روش مقایسه است. باید کانون های گفتگو شکل بگیرد.

شیروانی ادامه داد: مرحوم دکتر احمدی فرایند تولید اثر را تسهیل کرد. سه کتاب از ایشان ترجمه شده که امیدواریم اثر سوم ایشان مجددا تجدید چاپ شود. در انتخاب کتاب و در ترجمه ایده آل عمل کرده و منابع درسی ارشد و دکتری بود. تنها تالیف ایشان گل لایه های شناخت است که در سال ۱۳۸۸ منتشر شده است. سخنان ایشان در مقدمه قابل تامل است. دکتر احمدی به این کتاب خیلی اهمیت می داد. از همه می خواستند که کتاب را نقد کنند. در مجمع عالی حکمت ۲۰ جلسه کتاب را نقد کردند. کتاب ایشان حاصل دو دهه تدریس در فلسفه تطبیقی است.

    استاد دانشگاه تهران: دکتر احمدی وقت و جانش را وقف علم کرده بود

دکتر سید طاها مرقاتی خوئی استاد دانشگاه تهران در نشست بزرگداشت دکتر احمد احمدی گفت: مرحوم دکتر احمدی منادی وحدت و در جمع شخصیتهایی مانند شهید آیت الله مطهری و شهید آیت الله بهشتی و شهید آیت الله مفتح و دکتر باهنر بود. او راه این بزرگان را ادامه داد، با این تفاوت که خداوند این فرصت را به ایشان داد که چهل سال توانست در این مسیر گام بردارد و برای نزدیک کردن عالمان حوزه و دانشگاه تلاش کند. رهبری و امام این قابلیت را تشخیص دادند و مسئولیتهایی را در سازمان انقلاب فرهنگی و سازمان سمت برعهده ایشان گذاشتند.

او افزود: دکتر احمدی عالم عامل و تکلیف گرا بود. یعنی وجود و اندیشه و فکر خود را نعمت الهی دانسته و می گفت باید از آن برای خدمت به خلق استفاده کرد. خود را متعلق به خود نمی دانست. گاهی که از کاری خسته می شدیم می گفت: «این تجربه مدیریتی که اخذ کردیم بیت المال است و اگر جایی لازم بود که مسئولیت قبول کنیم نباید شانه خالی کنیم». در قید حق جلسه و حق التدریس نبود. ایشان معتقد بود که وجودشان نعمت الهی است و باید تا زنده هست تلاش کند و لذا تا آخرین لحظات زندگی در سمت حضور داشت و متون را می دید. هرچه به پژوهشگاه می رسید را از اول تا آخر می خواند و می گفت تا این را به نتیجه نرسانم دلم آرام نمی گیرد.

این استاد دانشگاه ادامه داد: دکتر احمدی وقت و جانش را وقف کرده بود. راه تهران به قم را بدون راننده با ماشین خود طی می کرد. با اساتید و دانشجویان جلسه می گذاشت. می گفت ما فرصت زیادی نداریم و دانشگاه نیاز به فضلایی دارد که مدرس باشند.

مرقاتی گفت: سال ۶۰ ایشان در ستاد انقلاب فرهنگی عضو می شود و این حکم را از امام می گیرد و تا آخر عمر هم این مسئولیت تمدید شد. موقعی مسئولیت گرفتند که دانشگاه ها بسته شده بود. دکتر احمدی۲۱ ماه از صبح تا یک و نیم شب در اتاقش کار می کرد و برنامه می نوشت و به دانشگاه ها ارسال می کرد که دانشگاه ها آماده بازگشایی شود. او خواب خود را مختل می کرد که دانشگاه باز شود. اصلا برای این چیزها حق التحریر نمی گرفت. سخنرانی می رفت اگر پول به ایشان می دادند ناراحت می شد. می گفت مگر من برای پول آمده ام؟

او افزود: در دفتر همکاری حوزه و دانشگاه که قبل از تولد سمت ایجاد شد، نقش اساسی داشت. اینجا توسط اقای مصباح پایه گذاری شد و بعد از شروع کار و تاسیس موسسه امام خمینی اینجا کمرنگ شد. آقای احمدی این کار روی زمین مانده را دست گرفت. اگر ایشان سینه سپر نکرده بود مشخص نبود که سرنوشت این دفتر چه می شد. می گفت من چهارده سال مسئولیت اینجا را داشتم. آقای اعرافی و محمدی عراقی هم بودند اما آقای دکتر احمدی هر هفته به اینجا می آمدند. ایشان فضلایی را جمع کرده بود. از طرفی اساتید علوم انسانی دانشگاه را نیز به مجموعه اضافه می کرد. می گفت خواستگاه این علوم غرب است و این اساتید دانشگاه باید روش تحقیق در این علوم را به این فضلاء بیاموزند تا اینها بتوانند پژوهش کنند.

این استاد دانشگاه ادامه داد: دکتر احمدی در عمل حوزه و دانشگاه را به هم نزدیک کرد. اساتید دانشگاه را به حوزه آورد و تعامل ایجاد کرد. او خبرگان بدون مدرک را به کار گرفت. آقای عصار و فاضل تونی اساتیدی بودند که در رژیم قبل به دانشگاه می آمدند. می گفت هنر این است اساتیدی که با هنر خود مجتهد شده اند را به دانشگاه بیاوریم. سید مصطفی محقق داماد و مرحوم مهدوی کنی اینگونه وارد دانشگاه شدند.

مرقاتی گفت: مرکز تربیت مدرس قم در زمان آقای منتظری ایجاد شد و بعد از اتفاقات سیاسی می رفت که بسته شود اما آقای احمدی مسئولیت آن را پذیرفت و آن را احیا کرد و طلاب فاضلی را وارد دانشگاه ها کرد. الان تعداد زیادی از اساتید محصول این تربیت مدرس هستند. این دانشگاه مخالفان زیادی داشت اما با این وجود ایشان انجا را حفظ کرد.

او افزود: سازمان سمت به دست دکتر احمدی پایه گذاری شد. بی انصافی است که عده ای بگویند در سمت کاری نشده است. تحول در سمت را ایشان ایجاد کرد. کار پیدای ایشان همین کتابهاست. اما کتابهایی که حذف شد کار ناپیدای ایشان بود. کتابهایی قابلیت نداشت که ایشان ایستاد. بخش زبانهای خارجی را راه اندازی کرد.

این استاد دانشگاه ادامه داد: دکتر احمدی آرزوی نافرجامی داشت. با هم نزد آیت الله جوادی رفتیم. گفتند عرفانهای کاذب بیداد می کند. کتابهایی بر مبنای عرفان ائمه بنویسیم و این کتاب می تواند این کتابها را از دور خارج کند. ایشان می گفت این عرفان در جوانها تحول ایجاد می کند و الان یک جلد از این کتاب، منتشر شده است.

 

کد تحریریه : ۹۶


لینک دانلود فایل

کلید واژه ها: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه دکتر احمد احمدی همکاری حوزه و دانشگاه

آخرین ویرایش۲۴ خرداد ۱۴۰۱

نظر شما :