رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه:
عملکرد حوزه و دانشگاه در تربیت مدیران فرهنگی و اجرایی مطلوب نیست
به گزارش روابط عمومی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به نقل از ایکنا از قم، حجتالاسلام والمسلمین علیمحمد حکیمیان، رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در پنجمین نشست از سلسله نشستهای وحدت حوزه و دانشگاه با موضوع «ساماندهی مسائل فرهنگی اجتماعی حاشیهنشینی» امروز، ۲۷ آذرماه بهمناسبت روز وحدت حوزه و دانشگاه در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه قم برگزار شد، اظهار کرد: مأموریت خاصی در زمینه وحدت حوزه و دانشگاه برای این پژوهشگاه تعریف نشده است، اما انجام امور بر دو دسته تقسیم میشود یکی برنامه محوری و دیگری مأموریتگرایی. پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تحت عنوان برنامه محوری فعالیت کرده است و یکی از مطلوبهای آن نیز ایجاد وحدت میان حوزه و دانشگاه است.
وی ادامه داد: پژوهشگاه برنامهمحور بوده و اقدامات زیادی انجام شده است، اما نه بهعنوان مأموریت هدفمند، دارای مقصد و کاربردیسازی آن؛ بلکه اقدامات برنامهمحور بوده است. باید مسئله همکاری حوزه و دانشگاه را مأموریتگرایی تعریف کنیم و از برنامهمحوری در آینده به مأموریتگرایی برسیم.
رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه بیان کرد: دفتر همکاری حوزه و دانشگاه با تصمیم امام راحل تشکیل شد، چون ایشان ساختار و بدنه حوزه را میشناخت؛ حوزه سنتی، پاسخگو به مردم در مورد مسائل فردی بود و از آن طرف دانشگاه را نیز میشناخت که دانشگاه نیز کپی از دانشگاه غربی بود برای رساندن ایران به دروازههای تمدنی مدنظر شاه. وقتی میتوان یک انقلاب اسلامی پیروزمند برای جامعه تمدنساز داشت که هم حوزه و هم دانشگاه کاملا بتوانند مأموریتهای این انقلاب ارزشی را انجام دهند و با وضع موجود آن زمان نه دانشگاه توانایی داشت و نه حوزه.
حکیمیان گفت: اگر امروز مشکلات وجود دارد نه حوزه در راستای تفکر امام(ره) حرکت کرد و مدیران فرهنگی و هدایتگر جامعه و دانشگاه تربیت کرد و نه دانشگاه توانست مدیران اجرایی آرمان انقلابی تربیت کند و هر دو عاجز هستند مگر اینکه همگرایی و همفکری در تغییر ساختار در حوزه و دانشگاه رخ بدهد.
وی با اشاره به موضوع نشست امروز بیان کرد: مأموریت پژوهشگاه در راستای مسائل حاشیهنشینی باید تبدیل به خرده مأموریت شود و باید بدانیم ساماندهی چیست؟ باید مسائل را بشناسیم و درست تعریف کنیم. ابهامآفرینی در عنوان این ساماندهی باید مشخص شود و دقیق روشن شود تا درست انجام دهیم وگرنه همچون دستگاههای دیگر گزارش خواهیم داد اما حرکت شایسته انقلاب انجام نمیشود؛ صدها مجموعه قارچگونه بهوجود آمده، اما مسائل فرهنگی اجتماعی جمهوری اسلامی را بهدرستی انجام ندادهاند و یک شبکه متشکل برآورده کننده آرمانهای نظام رخ نداده است.
رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه تقسیم مأموریت به درونسازمانی و بیرونسازمانی مسئله مهم دیگری است، گفت: بخشی از این ساماندهی طبق تفاهمنامه به عهده وزارت کشور و وزارت علوم و بخشی از آن به عهده ماست که باید دقیق روشن کنیم چه قسمتهایی به عهده پژوهشگاه حوزه و دانشگاه است؛ ما هم باید مطالبهگر باشیم و با دقت محاسبهگری داشته باشیم.
حکیمیان با اشاره به اینکه تعیین تیپ تخصصی درونسازمانی در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در راستای این تفاهمنامه یکی از مسائل مهم است، بیان کرد: باید مشخص شود که کدام تخصصها درون سازمان ما باید پای کار باشند و میتوانند مجموعه را کمک کنند و نیازی نیست که همه بضاعت مجموعه پای کار باشد.
وی ادامه داد: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه باید دقیق و همراه با نگرش درست مسئله را حل کند تا به آثار مأموریتگرایی دست پیدا کنیم که آثار این مأموریتگرایی، مصمم شدن سازمان، دردمندی سازمان، استقلال، ثبات کاری، خلاقیت و رسیدن به هدف مأموریتگرایی است.
رئیس پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با اشاره به اینکه در حوزه علوم انسانی دو کار وجود دارد، اول رسیدن به آنچه که واقعیتهای جامعه تحت عنوان معرفتهای موجود است و دوم سیاستگذاریهاست که تکنولوژی علوم انسانی مینامند، یادآور شد: وظایف ما در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه ناظر به پرسشگران و طراحان است، اما وظیفه هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه پس از بهدست آوردن دادههای درست، طراحی و سیاستگذاری است و این باید توأم با واقعیات باشد.
حکیمیان با اشاره به اینکه خالی کردن حاشیه شهر از مردم هم مشکلآفرین است و هزاران کارگر در کوچههای تاریک با غم و اندوه طی مسیر میکنند و اینان بارکشان شهر بزرگ هستند و اگر نباشند شهر نمیتواند به حیات درست خودش ادامه دهد، تصریح کرد: حاشیهنشینی و مسائل آن، درهم و پیچیده است و کسانی میتوانند فکر کنند که حاشیهنشینی را با تمام وجود درک کنند و از یک گزاره کاربردی با احتیاط و دلهره و لرزش قلم بهره میبرند چون میدانند چه کار پیچیدهای است.
وی با تأکید بر اینکه باید به بایستههای مأموریتگرایی توجه داشته باشیم، ابراز امیدواری کرد: آینده پژوهشگاه حوزه و دانشگاه به سمت مأموریتگرایی جدید برود و سازمان از برنامهمحوری به سمت مأموریتگرایی در حرکت باشد، نه اینکه دست از مطلوبها برداریم بلکه همان مطلوبها را در قالب مأموریتگرایی ارائه کنیم.
نظر شما :