تربیت فرزند براساس رویکرد چندبعدی معنوی - قسمت هفتم
گریه کودکان را بشنویم
هفتمین قسمت
مسعود جانبزرگی، استاد تمام پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در سلسله جلسات «تربیت فرزند براساس رویکرد درمان معنوی» که به همت ایکنای قم تولید شده است، به مصادیق تربیت معنوی میپردازد. در ذیل متن و ویدئوی هفتمین درس ایشان از نظر میگذرد:
در جلسات پیشین چندین مرتبه بر این نکته تأکید کردیم که در تربیت فرزند باید با برنامه ذهنی کودک که با حی بودن، زنده بودن و زندگی کردن رابطه مستقیم دارد، ارتباط مناسب برقرار کنیم. بنابراین، کارهایی از قبیل تمسخر، تحقیر و توهین کودک یا تنها گذاشتن و به گریه انداختن او با حیات و زندگی در تضاد است.
در برخی از روایات، گریه کردن کودک تا چند سال اول بهمثابه ذکرگویی مطرح شده است و این بهمعنای اهمیت و توجه به شنیدن صدای گریه کودک و خواستههای اوست. مبنا و برنامه سبک تربیتی بسیاری از والدین این است که کودک به هیچ عنوان گریه نکند و یا در صورت گریه کردن با شیوههای مختلف او را ساکت کنند؛ در حالی که باید بدانیم گاهی اوقات گریه کردن برای کودک خوب و مطابق برنامه ذهنی کودک است و این ما هستیم که باید بر مدار این برنامه که خداوند برای همه انسانها از پیش تعیین کرده است، قرار بگیریم و به گریه کردن او که در آن خواستهای نهفته است، گوش بدهیم.
اینکه خداوند فرمود: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ؛ که ما انسان را در بهترین صورت و نظام آفریدهایم»(سوره تین/ آیه ۴)، به آن معناست که تقویم تحول انسان در سنین مختلف نوشته شده است. در واقع خداوند برنامه آینده انسانها را نوشته و از پیش تعیین کرده است و زمانی میتوانیم مطابق این برنامه حرکت کنیم که با آن ارتباط مستمر داشته باشیم.
همانگونه که در جلسات گذشته بیان کردیم برنامه ذهنی کودکان در سال اول تولد بهویژه تا چهار ماهگی این است که تنها یک نفر مسئولیت مراقبت از او را برعهده بگیرد. والد و مراقب واحد باید در شرایط کاملاً امن کودک را با جهان اطرافش آشنا کند. در واقع مادر امن، مادری است که تا چهار ماهگی همه فعالیتهای زندگیاش را کنار بگذارد و تمام توجه، تمرکز و سرمایه اصلیاش را برای فرزندش بگذارد و از چهار ماهگی آرام آرام دنیا را به فرزندش معرفی کند.
اضطراب جدایی یکی از مصادیقی است که در تقویم تحولی کودک قرار دارد. رابطه کودکان با افراد غریبه پس از چهار ماهگی دچار آسیب میشود، زیرا در این زمان و در برنامه ذهنی کودک ترس از دست دادن والد و تنها ماندن در کنار غریبهها وجود دارد. بنابراین، کودک به علت داشتن اضطراب جدایی با افراد غریبه ارتباط خوبی برقرار نمیکند. در چنین موقعیتی مادر باید تماموقت در کنار کودک باشد تا از این مرحله بهخوبی عبور کند. اگر مادر اضطراب جدایی کودک را درک نکند و بهخوبی از عهده مدیریت و کنترل آن برنیاید، تا پایان عمر اضطراب جدایی همراه کودک ماندگار میشود و ترس از دست دادن و دل کندن و جدایی حتی در سنین بالاتر ۳۰ یا ۴۰ سالگی هم همراه اوست.
مبنای رشد کودک فراگرفتن مهارت دل بستن و دل کندن، بهواسطه برنامه ذهنی او که در تربیت معنوی از آن با عنوان «مولکول معنوی» یاد میشود، شکل میگیرد و اگر والد تا سه سالگی از عهده این کار برنیاید، با کودکی لجباز که وابستگی شدید دارد مواجه میشود. از این پس گریههای کودک غیرعادی و ابزاری برای رسیدن به خواستههایش است. براساس درمان معنوی در چنین شرایطی میگوییم گریه کردن کودک از مدار اصلی خود خارج و غیرعادی شده است، زیرا تا این سن هنوز والدین نتواستند بهخوبی به صدای گریه کودک گوش بدهند و او را از مرحله آموزش مهارتهای دل بستن و دل کندن بهدرستی عبور بدهند.
فیلم
.
.
.
نظر شما :